گفتم گفتی گفت

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین مطالب

۷ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

گفت: در خبرها آمده که آل‌سعود برای خروج از جنگ یمن در به‌در دنبال میانجی می‌گردد.

گفتم: حیوون‌های زبون بسته فکر می‌کردند ظرف یک هفته یمن را اشغال می‌کنند و حالا که نتوانسته‌اند هیچ غلطی بکنند، به فکر خروج از جنگ افتاده‌اند!
گفت: قتل عام مردم عادی و کشتار کودکان در یمن، آل‌سعود را بدجوری در همه دنیا و مخصوصاً در جهان اسلام سکه یک پول کرده است.
گفتم: هنوز دوران اصلی سقوط و فلاکت آل‌سعود و تاوان پس دادن به خاطر جنایت‌های هولناکی که مرتکب شده، در پیش است.
گفت: وزیر خارجه سعودی به طور تلویحی از قول دربار آل‌سعود به غلط کردن افتاده!
گفتم: با «غلط کردم»! و «ببخشید»! که جنایات آل‌سعود جبران نمی‌شود... صاحبخانه دزدی را هنگام سرقت دستگیر کرد. دزد گفت؛ ببخشید! غلط کردم... خوردم! صاحبخانه گفت؛ من به خورد و خوراکت کاری ندارم. چرا اومدی دزدی کنی؟!
منبع: کیهان
این روزها، اخبار و مستندات متعددی از زیاده‌خواهی و زیاده‌خواری مدیران و مسئولان دولتی فاش می‌شود که در شرایط بد اقتصادی،غمی بزرگ بر هر دل بیدار و هر وجدان آگاه می‌نشاند.


اینکه یک مدیر دولتی به تنهایی به اندازه 230 کارگر ساده و زحمتکش حقوق بگیرد،حقیقتا با هیچ معیار انسانی و اخلاقی سازگاری ندارد.بخصوص آنکه ببینیم آن کارگران، بیکارند و روز به روز به تعدادشان هم افزوده می‌شود.
اینکه کارگران زحمتکش در شرایط سخت روزگار بگذرانند، کسبه جزء جور فرار 130 هزار میلیارد تومانی مالیات برخی نورچشمی‌ها را بکشند، بانک‌ها با هزار لطایف‌الحیل،جیب مردم را خالی کنند و در عقود پیچیده و ربوی یا در بهترین فرض به شدت شبهه‌ناک، تیشه به ریشه تولید و اشتغال بزنند، اینکه وزیر صنعت بعد از سه سال سکانداری مهمترین بخش سیاستگذاری و اجرایی در این حوزه، از فاجعه‌آمیز بودن وضع صنعت سخن بگوید و ... غصه‌هایی است که هریک به تنهایی باید خواب را از چشم هر مسئولی بگیرد.  اما اگر کسی به جای پرداختن به این امور،سرنا را از طرف گشادش بدمد، چاره چیست!؟
به تازگی در خبرهای کیهان داشتیم که مدیر یکی از بانک‌های دولتی و شریک برادر رئیس‌جمهور، حقوق 234 میلیون تومانی دریافت کرده و البته پاداشی بیش از نیم میلیارد! به فاصله یک روز بعد،تماس‌ها و گزارش‌های مردمی و مستند متعددی از ویژه‌خواری و زیاده‌خواری برخی مدیران دیگر هم به کیهان رسید که به تدریج منتشر می‌کنیم.
اما برخی اخبار منتشر شده ،تکان‌دهنده‌تر است و تلاش برای پوشاندن آنها، بی‌فایده به نظر می‌رسد.

گفت: تازه چه خبر؟

گفتم: دولت آمریکایی مصر، حکم اعدام «محمد مرسی» رئیس‌جمهور سابق مصر را تائید کرد.
گفت: محمد مرسی که با انقلاب مردم مصر به ریاست‌جمهوری رسیده بود دولت کودتایی مصر چگونه جرأت کرده حکم اعدام برای او صادر کند؟!
گفتم: با انقلاب مردم مصر سرکار آمده بود ولی به جای اینکه انقلابی عمل کند، به آمریکا اعتماد کرد و برای شیمون ‌پرز نماینده ویژه فرستاد، و عوامل آمریکا را به حاکمیت راه داد و... نهایتا با کودتای آمریکایی برکنار شده و به زندان افتاد.
گفت: به این می‌گویند، «آخر و عاقبت اعتماد به آمریکا»!
گفتم: گرگی با یک شتر طرح دوستی ریخته بود، یک روز که شتر از خانه بیرون رفته بود، آقاگرگه بچه‌های شتر را خورد و هنگامی که شتر به خانه بازگشت با گریه به او گفت؛ متاسفانه امروز دو تا از بچه‌ها را یک حیوان درنده، خورده است! شتر با نگرانی گفت؛ بچه‌های من یا بچه‌های تو را؟ و گرگ گفت؛ من و تو نداریم!  دو تا از همان پا پهن‌ها را دریده است!

در حالی که مقامات دولتی مرتبا با افتخار از نزدیکی به تک رقمی شدن نرخ تورم سخن می‌گویند، یک اقتصاددان این اتفاق را نشانه عمیق‌تر شدن رکود اقتصادی و خطرناک توصیف کرد.

محمدقلی یوسفی به روزنامه شرق گفته است: کاهش تورم به هیچ وجه نشان‌دهنده این نیست که کلیت اقتصاد بهبود پیدا کرده است؛ گرچه شاید قیمت برخی اقلام به شدت افت کند. اگر کسی کمترین اطلاعاتی از شرایط بحران رکود تورمی داشته باشد، می‌داند که در این وضعیت قیمت‌ها پایین می‌آیند. در حالی که پایین آمدن قیمت‌ها، به‌خصوص قیمت‌های بخش صنعت و کشاورزی، نه تنها پسندیده نیست بلکه تاسف‌بار هم خواهد بود چرا که نشان‌دهنده وخیم شدن وضعیت رکودی در داخل جامعه است. وقتی روز به روز تعداد بیکاران بیشتر می‌شود، طبیعتا دستمزد واقعی نیروی کار پایین آمده است یا وقتی انواع کالاهای خارجی وارد کشور می‌شوند، طبیعتا کالای داخلی بی‌ارزش می‌شود و قیمتش پایین می‌آید. 
وی می‌افزاید: زمانی می‌توان ادعا کرد با کاهش نرخ تورم دستاوردی در یک اقتصاد صورت گرفته که تولیدات داخلی افزایش یافته باشد و نسبت  مصرف داخلی به تولید داخلی به گونه‌ای باشد که نشان دهد بیشتر از تولیدات داخلی استفاده کرده‌ایم اما اطلاعاتی که وجود دارد نشان می‌دهد نسبت استفاده از کالاهای وارداتی در سبد مصرفی خانوار افزایش پیدا کرده؛ یعنی واردات جای تولیدات داخلی را گرفته است پس حتی اگر منفی شدن تورم نشان دهد که قیمت‌ها افت کرده‌اند، نشان‌دهنده واردات است.
یوسفی تصریح کرد: اطلاعات مرکز آمار درباره رشد اقتصادی نشان می‌دهد رشد صنعت در سال گذشته 2/2 منفی بوده است. اگر بیکاری گسترده را با منفی شدن رشد صنعت و تعمیق رکود تورمی در بخش‌های صنعت و کشاورزی در نظر بگیریم، طبیعی است که قیمت‌ها باید پایین بیایند. اما با ادامه این روند، بحران ریشه‌دارتر می‌شود؛ شاهد این خواهیم بود که مردم با فشارهای مضاعفی روبه‌رو می‌شوند و پایین آمدن سطح درآمد آنها، قدرت خریدشان را کاهش داده و باعث می‌شود هم رکود عمیق‌تر شود و هم بیکاری گسترش پیدا کند و مشکلات اجتماعی به وجود آید.
وی اظهار داشت: یکی از ویژگی‌های رکود، کاهش قیمت‌هاست منتها ما تنها رکود نداریم بلکه رکود تورمی داریم؛ در بخش‌های تولید شاهد رکود و کاهش قیمت و در بخش‌های خدماتی، واردات، واسطه‌گری‌های مالی و مسکن شاهد رکود تورمی هستیم. اینها متورم هستند و منابع در آنها جمع شده‌اند؛ در نتیجه می‌بینیم نقدینگی به جای اینکه در بخش تولید متمرکز باشد، به سمت بخش خدمات و واسطه‌گری‌های مالی و... رفته است که باعث می‌شود قیمت‌ها در این فعالیت‌ها بالا رود اما قیمت بخش‌های تولید پایین بیاید. این یعنی رکود تورمی تعمیق می‌شود. مسئله قابل توجه این است که وقتی کاهش قیمت از کالاهای مصرفی به سمت کالاهای سرمایه‌ای برود، یعنی رکود عمیق‌تر شده است.

گفت: آمریکایی‌ها می‌گویند نتیجه برجام برای ایران همین است که بوده و اگر چیزی بیشتر می‌خواهند باید امتیاز جدید بدهند و در سیاست داخلی و خارجی خود هم تجدیدنظر کنند.

گفتم: حالا همین که تا به حال بوده چیست؟
گفت: به قول رئیس بانک مرکزی «تقریبا هیچ» ... تحریم‌ها که برداشته نشده، دارایی‌های مسدود شده که دریافت نشده، ارتباط بانکی برای تجارت هم که برقرار نشده و...
گفتم: ولی سانتریفیوژهای ما از 20 هزار دستگاه به 8 هزار کاهش یافته، غنی‌سازی 20 درصد را متوقف کرده‌ایم، راکتور اراک را بتن ریخته‌ایم،  9700 کیلو اورانیوم غنی شده را از کشور خارج کرده‌ایم و...
گفت: پس چرا حامیان برجام، به جای اینکه بر سر آمریکا فریاد بکشند و عهدشکنی و کلاهبرداری شیطان بزرگ را ملامت کنند، به منتقدان حمله می‌کنند و دق و دلی خود را سر آنها خالی می‌کنند؟!

گفتم: چی بگم؟! یارو می‌گفت این تزریقاتچی‌ها یک جوری به آدم آمپول می‌زنند که انگار 90 درصد مشکلات آنها تقصیر ماست!

گفت: وزیر اقتصاد گفته است حقوق‌های چند ده میلیونی مدیران، میراث دولت قبل است!

گفتم: یعنی طی 3 سال گذشته که دولت یازدهم سرکار آمده است، همه ماهه حقوق 80 میلیونی برخی از مدیران این دولت را دولت قبلی پرداخت کرده است؟!
گفت: ظاهرا آن‌قدر برای ماست مالی کردن حقوق میلیونی مدیران عجله داشته‌اند که فراموش کرده‌اند این مدیران 3 سال است که دارند در دولت یازدهم حقوق 80 میلیون تومانی دریافت می‌کنند.
گفتم: اگر پرداخت حقوق 80 میلیونی بد است - که بد است - چرا دولت یازدهم جلوی آن را نگرفته و اگر خوب است - که خوب نیست - چرا بهانه می‌آورند و آن را به گردن دولت قبلی می‌اندازند؟!
گفت: چه عرض کنم؟! چی شده که همین دولت، ساخت مسکن مهر را که کار دولت قبلی و به نفع مردم بود متوقف کرده ولی پرداخت حقوق 80 میلیونی را که فقط به نفع مدیران خود این دولت است ادامه داده است؟!  یعنی همه این مسائل را فراموش کرده‌اند؟!
گفتم: تا حالا فکر می‌کردیم که قطار دچار سخت‌ترین نوع آلزایمر است چون پشت سر هم می‌گوید «هُو‌هو» و بلافاصله خودش می‌پرسد «چی؟چی؟»!

گفت: قائم‌مقام حزب اعتماد ملی گفته است؛ «امام می‌فرمودند نهضت زنده است تا هاشمی زنده است»!

گفتم: باز هم که سخن حضرت امام(ره) را تحریف کرده‌اند. امام می‌فرمودند «هاشمی زنده است چون نهضت زنده است».
گفت: حالا چه فرقی می‌کند؟!
گفتم: مرد حسابی! مفهوم کلام واقعی امام این است که زندگی هاشمی به نهضت بستگی دارد ولی مفهوم تحریف شده آن، این است که ادامه نهضت به هاشمی بستگی دارد!
گفت: یعنی این آقایان فکر می‌کنند که مردم بیانات امام(ره) را فراموش کرده‌اند و هیچکس متوجه تحریف سخنان  ایشان نمی‌شود؟
گفتم: تحریف می‌کنند و بعد از آن که دیگران متوجه شدند، دست به توجیه می‌زنند... یارو برای فرار از خدمت سربازی خودش را نابینا جا زده بود و پزشک مربوطه هم ورقه معافیت او را امضاء کرد. اما همان شب یارو رفته بود سینما که متوجه شد پزشک نظام وظیفه کنارش نشسته است. دستش را کورمال کورمال به زانوی او زد و پرسید؛ آقا ببخشید! این اتوبوس کجا می‌رود؟!