گفتم گفتی گفت

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین مطالب

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «طنز» ثبت شده است

گفت: این خانم فائزه هاشمی غیر از اینکه دختر آقای هاشمی‌رفسنجانی است، چه ویژگی و ارزش دیگری دارد؟

گفتم: هیچ!
گفت: پس چرا حزب کارگزاران این خانم هیچ و پوچ را عضو مرکزیت خود کرده است؟!
گفتم: چون دختر آقای هاشمی است.
گفت: آقای هاشمی که بهائیت را یک حزب صهیونیستی و بهائی‌ها را پادوی اسرائیل می‌داند، پس چرا فائزه هاشمی از آنها دفاع می‌کند!
گفتم: می‌خواهد هر طور شده مورد توجه قرار بگیرد! یارو از بیکاری حوصله‌اش سر رفته بود، محکم زد پس کله خودش و بعد با خودش گفت؛ مثل اینکه بالاخره یکی پیدا شده که یادی از ما بکنه، برم ببینم کیه در می‌زنه!

گفت: مدتی است که برخی از دولتمردان و مشاوران آقای رئیس‌جمهور توصیه می‌کنند باید یاد بگیریم که «چگونه با دنیا تعامل کنیم»!
گفتم: با دنیا که همیشه تعامل داشته‌ایم، فقط چند قدرت زورگو به جای تعامل در پی سلطه بر کشورمان هستند که چون ما زیر بار زور نمی‌رویم با ما درگیر هستند.
گفت: منظورشان این است که باید در سیاست خارجی به گونه‌ای عمل کنیم که، شخصیت و جایگاه مردم ایران در جهان روز به روز از اهمیت و ارزش بیشتری  برخوردار شود.
گفتم: مثلا؛ آمریکایی‌ها جرأت نکنند به نماینده ایران برای سازمان ملل ویزا ندهند و جرأت نکنند بگویند فریبکاری در دی.ان.ای ایرانیان است! و...
گفت: این جسارت‌ها و نمونه‌های مشابه دیگر را که در دولت یازدهم علیه مردم کشورمان روا داشته‌اند! پس آقایان چه می‌گویند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! سرگروهبان در میدان تیر، تفنگ سربازی که تیرهایش به خطا می‌رفت را گرفت و گفت؛ حالا نگاه کن تا تیراندازی را یاد بگیری! و چند تا تیر شلیک کرد ولی هیچکدام به هدف نخورد، تفنگ را به سرباز داد و گفت؛ دیدی؟... تو اینطوری تیراندازی می‌کردی!

گفت: در خبرها آمده است که آل سعود برای عقب‌نشینی آبرومندانه! از جنگ یمن، دنبال واسطه و میانجی می‌گردد.
گفتم: حالا که غیر از قتل عام کودکان هیچ غلطی از دستشان برنیامده و دارند ضرب شست انصارالله را می‌چشند، به فکر میانجی برای عقب‌نشینی افتاده‌اند؟
گفت: آل سعود از اول هم می‌دانست که خودش هیچ عددی نیست و غیر از کودک‌کشی هنری ندارد ولی امیدوار بود دیگران به کمکش بیایند که آنها هم ترسیدند و نیامدند و باعث شدند فرزندان ابوجهل و ابولهب به این حال و روز بیفتند.
گفتم: حال و روزشون شبیه مارمولک شده که بعد از هر چند قدم که برمی‌دارد، می‌ایستد و به عقب نگاه می‌کند و دوباره راه می‌افتد و باز هم می‌ایستد و... انگار متوجه شده که چیز مهمی را جا گذاشته و رفتنش فایده ندارد!

 منبع: وب سایت تقدیر و تشکر از مدیران

آیا میدانید چطور می‌شود چهار نفر زیر یک چتر بایستند و خیس نشوند؟ وقتی هوا آفتابی باشد

آیا میدانید آخرین دندانی که در دهان دیده می‌شود چه نام دارد؟ دندان مصنوعی

آیا میدانید برای قطع جریان برق چه باید کرد؟ باید قبض آن را پرداخت نکرد

آیا میدانید چرا مار نمی‌تواند به مسافرت برود؟ چون دست ندارد که برای خداحافظی تکان دهد