گفتم گفتی گفت

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین مطالب

گفت: آقای هاشمی در دیدار تعدادی از اعضای خانه کارگر گفته است؛ کسانی که قبلا تحریم‌ها را نعمت خدا می‌دانستند، تلاش می‌کنند آن را برگردانند!

گفتم: اشاره نکردند که چه کسانی تحریم‌ها را نعمت خدا می‌دانستند؟!
گفت: احتمالا همان که در یک قرارداد نفتی میلیون‌ها دلار رشوه گرفته بود و در تماس با فلان ضدانقلاب فراری که نوارش هم موجود است از او خواسته بود با وزارت خزانه‌داری آمریکا تماس بگیرد و از آنها بخواهد که تحریم‌ها، علیه ایران را افزایش بدهند.
گفتم: او که از نزدیکان خود آقای هاشمی است.
گفت: شاید هم منظورش فتنه‌گرانی است که روزنامه آمریکایی لس‌آنجلس‌تایمز در مهرماه 89 فاش کرده بود که به اوباما نامه نوشته و خواستار تحریم‌های فلج‌کننده علیه ایران شده بودند.
گفتم: آنها هم که از هم‌حزبی‌های خود آقای هاشمی هستند.
گفت: باید به بعضی‌ها گفت؛ وقتی برای اینهمه مشکلی که برای مردم آفریده‌اید جوابی ندارید، دیگر چرا فرافکنی می‌کنید؟
گفتم: چه عرض کنم؟! طلبکاری نزد بدهکار رفته و طلب خود را مطالبه کرد، و بدهکار به جای پرداخت بدهی خود، شروع به ناسزا گفتن کرد. طلبکار گفت؛ اگر طلبم را نمی‌دهی دیگر چرا فحش می‌دهی؟ و بدهکار گفت؛ می‌خواستم حالا که تا اینجا آمده‌ای، دست خالی برنگردی!

پلمپ

با شکایت وزارت بهداشت و در پی تعطیلی معاونت طب سنتی در این وزارتخانه؛ مهمترین آموزشگاه و درمانگاه تحقیقات حجامت ایران پلمب شد.

هفته پیش، حسین خیراندیش رئیس مؤسسه تحقیقات حجامت ایران، در گفتگویی با اصحاب رسانه، اعلام کرد که فعالان طب اسلامی آمادگی دارند در راستای اقتصاد مقاومتی، پیشنهادهای علمی خود را به وزارت بهداشت ارائه دهند.

وی همچنین از انحلال «معاونت طب سنتی ــ اسلامی» وزارت بهداشت انتقاد کرد و خواستار سازماندهی بیشتر دولت برای ساماندهی فعالان طب سنتی و نیز عطاری‌ها و دانشکده‌های طب سنتی شد.

اما درست یک هفته بعد، با شکایت وزارت بهداشت، مؤسسه تحقیقات حجامت ایران، «پلمب» شد! هفته پیش از آن نیز معاونت طب سنتی وزارت بهداشت، به «اداره‌کل» تنزل پیدا کرد. «اقدام و عمل» وزارت بهداشت در ستیز با طب سنتی در حالی است که روزهای قبل از انحلال این معاونت، «گاردین» چاپ لندن، در گزارشی مفصل از رونق طب سنتی در ایران گزارش داده بود.

مسئولان دولتی در ماجرای غارت ۲ میلیارد دلاری به جای اینکه گریبان دزد آمریکایی را بگیرند، رفتار زشت آمریکایی‌ها را توجیه و تطهیر می‌کنند.



روزنامه رسالت با طرح این موضوع نوشت: تعصب ملی و غیرت دینی اجازه نمی‌دهد که دستبرد آمریکایی‌ها به منابع مالی ملت در این کشور را رها کنیم و با بی‌انصافی، دولت قبل را به جای آمریکا مورد حمله قرار دهیم.
دولت قبل برای دور زدن تحریم‌ها راه‌های مختلفی را در پیش گرفت از جمله با همان پول‌های بلوکه‌ شده بخشی از وجوه نقد را تبدیل به 13 تن طلا نمود و آن را وارد کشور کرد. آن زمان طلا هر اونس 600 دلار بود که بلافاصله به 1600 تا 1800 دلار رسید.
باید دولت فعلی به دولت قبل افتخار کند که اولا، بخشی از منابع مالی کشور را از خطر دستبرد نجات داد. ثانیا، ارزش آن را به دو برابر نیز افزایش داد. از آن زمان تاکنون قیمت طلا هر اونس 1200 دلار کمتر نشده است.

گفت: مگر قرار نبود بعد از اجرایی شدن برجام مبلغ 150 میلیارد دلار از دارایی‌های مسدود شده ایران به کشور بازگردد؟

گفتم: قرار بود ولی جان کری می‌گوید فقط 3 میلیارد دلار بازگردانده می‌شود.
گفت: حالا این 3 میلیارد دلار را بازگردانده‌اند؟
گفتم: نه فقط نداده‌اند بلکه 2 میلیارد دلار از همان دارایی‌های بلوکه شده را هم هپل‌هپو کرده و بالا کشیده‌اند.
گفت: پس آن همه وعده‌ و وعید درباره گشایش اقتصادی و بازگرداندن دارایی‌ها و لغو تحریم‌ها و گشایش سوئیفت و روابط تجاری و... چی؟ پس آمریکا کی می‌خواهد به وعده‌هایش عمل کند؟
گفتم: چه عرض کنم؟!  قاضی از آدم قالتاقی که حسابی مردم را سرکیسه کرده و اموالشان را بالا کشیده بود پرسید؛  بالاخره کی می‌خواهی بدهی خودت را بپردازی؟  و یارو گفت؛ جناب قاضی!  اجازه بدهید پسرم از راه برسد تا همه قرض‌هایم را پرداخت کنم! قاضی پرسید؛ خب، پسرت کجاست؟ کی می‌رسد؟ و یارو گفت؛ نمی‌دانم! چون هنوز ازدواج نکرده‌ام!

گفت: مدیرکل امور بین‌الملل بانک مرکزی گفته است؛ اجازه نمی‌دهند پول حاصل از فروش نفت به کشورمان منتقل شود و باید آن را به واردکنندگان و بانک‌ها اختصاص بدهیم.

گفتم: یعنی اجازه گشایش «ال‌سی» نمی‌دهند! ولی آقای رئیس‌جمهور گفته بود که در اولین روز اجرای برجام هزار ال‌سی گشایش یافته است!
گفت: البته بعداً اعلام کردند که قرار بوده گشایش یابد!
گفتم: ولی چند هفته قبل بانک مرکزی همه خبرنگاران را به اتاق سوئیفت دعوت کرد که نشان بدهد سوئیفت باز شده!
گفت: سوئیفت مثل ارتباط تلفنی است و به معنای پذیرش ال‌سی و تبادل بانکی نیست.
گفتم: ای دل غافل!... یارو زنگ زد به فلسطین، شخصی از آن طرف گوشی را برداشت و یارو پرسید؛ آنجا فلسطین است؟ طرف جواب داد؛ بله بفرمائید!  و یارو گفت؛ خیلی عجیبه! پس چرا شایع کرده‌اند که فلسطین اشغاله؟! الان که داره بوق آزاد می‌زنه!

گفت: دولت در سمنان به منتقدان حمله کرده که چرا پیروزی بزرگ برجام را نمی‌بینند؟

گفتم: ولی همین دولتمردان دست‌اندرکار اذعان می‌کنند که برجام تقریباً هیچ دستاوردی نداشته است و می‌گویند در حالی که ایران همه تعهداتش را انجام داده، آمریکا به هیچ یک از تعهدات خود عمل نکرده است.
گفت: ایشان گفته است؛ چرا باید توان ایران را دست کم بگیریم؟!
گفتم: باز هم، همین دولتمردان هستند که توان ایران را در حد تولید آبگوشت بزباش معرفی می‌کنند و می‌گویند باید از خارج مدیر وارد کنیم و آمریکا را کدخدا می‌دانند و...!
گفت: خطاب به منتقدان گفته‌اند «غیرت و تعصب دینی شما کجا رفته است»؟!
گفتم: خب! اگر غیرت و تعصب دینی در میان بود که، چوب حراج به تأسیسات هسته‌ای کشورمان نمی‌زدند، در مقابل عهدشکنی آمریکا مقاومت می‌کردند، اجازه چپاول 2 میلیارد دلار از دارایی‌های مسدود شده را نمی‌دادند و...
گفت: نمردیم و معنی غیرت را هم فهمیدیم! حالا این غیرت مورد نظر آقایان دقیقاً در کجای کار است؟! 
گفتم: چه عرض کنم؟!... از شخصی که قرار بود کاری را ظرف 2 ساعت انجام بدهد ولی چند ساعت از موعد مقررگذشته بود و هنوز هیچ کاری نکرده بود، پرسیدند؛ ساعت چنده؟ و طرف با عصبانیت گفت؛ ساعت به چه دردی می‌خوره؟ آدم باید غیرت داشته باشه!

 ظریف نمی‌داند دیپلماسی فعال یعنی چه!/ انتقادات مرا از وزارت خارجه با فحاشی و اخراج از دانشگاه جواب دادند

مشاور ارشد دانشگاه سازمان ملل متحد گفت: من حقیقتاً حیرت دارم چگونه برخی دَم از "تساهل و تسامح" می‌زنند. ظریف در عمل نشان داده حتی نمی‌تواند یک مذاکره‌ پیش‌پا افتاده را مدیریت کند.

پیروز مجتهدزاده کارشناس مسائل سیاسی در گفت‌گو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو در خصوص بیاینه‌ی ضد ایرانی سازمان همکاری‌های اسلامی و مصادره 2 میلیار دلار از دارایی‌های ایران در آمریکا، گفت: سال‌ها است بنده در این خصوص صحبت کردم اما هیچکس حرکتی انجام نداد. من بسیار متأسفم که اوضاع به این صورت پیش آمده که ما مجبور هستیم یک سیاسیت خارجی «انفعالی» پیش بگیریم.

 

آنچه رئیس بانک مرکزی بعد از مذاکره با وزیر خزانه داری آمریکا به آن رسید؛ چند ماه قبل در کمیسیون برجام تشریح شده بود اما هشدار درباره عدم رفع تحریم بانکی در کمیسیون برجام، جدی گرفته نشد!

آقای روحانی شما فرمودید که برجام یک افتخار سیاسی و حقوقی برای تاریخ ملت ایران ثبت کرده است؛ اما رئیس بانک مرکزی دولت شما فرموده‌اند که «تقریباً هیچ چیز از اجرای برجام نصیب ایران نشده است.» با نهایت احترام و ادب از جنابعالی می‌پرسم که چگونه می‌توان تقریباً هیچ چیز را افتخار سیاسی و حقوقی برای تاریخ ملت ایران تلقی کرد؟

دکتر سید حمیدرضا طالقانی حقوقدان و استادیار دانشگاه ضمن نقد سخنان توأم با عصبانت و پرخاشگری رئیس جمهور در سمنان نوشت: امروز منتقدان برجام در این باره سخن می‌گویند؛ زیرا روغن ریخته را نمی‌توان جمع کرد؛ اما بیشترین نقدها را می‌توان در اظهارنظرهای دولتمردانی مشاهده کرد که خود شما آنان را منصوب کرده‌اید! چندی پیش شاهد اعتراف سخت و دردناک آقای دکتر علی‌اکبر صالحی بودیم که قبلاً یکی از مدافعان سرسخت برجام بود و با واکنش بسیار تند شما مواجه شد؛ تا بلکه سایرین ماست خود را کیسه کنند؛ اما گویا فاجعه آنقدر عمیق است که دوستان نزدیک شما، از واکنش مزبور عبرت نگرفته و برای تبرئه خود در پیشگاه ملت و در واکنش به شتاب روزافزونی که تنویر افکار عمومی در درک ماهیت برجام دارد، در ابراز واقعیت، از یکدیگر سبقت می‌گیرند. چگونه می‌توان اظهارات رئیس کل بانک مرکزی جناب آقای دکتر سیف و حتی آقای زنگنه را در مورد برجام، علی‌رغم همه خطراتی که آنان را در عرصه مدیریتی تهدید می‌کند، نادیده گرفت.

گفت: دیروز، وزارت خارجه گزارش روند اجرایی برجام را به مجلس ارائه کرد.

گفتم: ولی دو روز قبل آقای سیف به همه گزارش داده و اعلام کرده بود که برجام تاکنون تقریبا هیچ دستاورد اقتصادی برای ایران نداشته است.
گفت: ظاهرا گزارش وزارت خارجه برای خنثی کردن اظهارات آقای سیف است و همه تقصیرها را به جای آمریکا به گردن ایران انداخته و نوشته است؛ «بزرگ‌ترین مشکل و چالشی که برجام با آن مواجه است، یک فضای اعتماد بخش و اطمینان ساز در کشور برای طرف‌های خارجی است»!
گفتم: خود شرکت‌های اروپایی می‌گویند آمریکا به ما اجازه معامله با ایران نمی‌دهد و آمریکایی‌ها هم با صراحت از مجازات‌های سنگین شرکت‌های معامله‌کننده با ایران خبر داده‌اند.
گفت: یعنی هر چه تقصیر هست بر گردن ایران و مردم آن است؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! آن قدیم ندیم‌ها، شخصی وارد بازار شد و افسار الاغش را به نرده‌ای بست و وارد مغازه‌ای شد. وقتی بازگشت الاغش را دزدیده بودند. یکی گفت؛ چرا الاغت را به نرده بستی؟ دیگری گفت؛ چرا افسارش را محکم نبستی؟... و صاحب الاغ گفت؛ یعنی همه تقصیرها به گردن من است و آقای دزد هیچ تقصیری ندارد؟!
در حالی که لابی ضد ایرانی نایاک و برخی از سران کشورهای عربی در واکنش به مواضع انقلابی و ضداستکباری «امیر عبداللهیان» معاون وزارت خارجه خواهان برکناری وی شده بودند، سخنگوی وزارت خارجه کشورمان گفت: تفسیرها و تعبیرهای مختلفی که مطرح می‌شود در واقع نوعی از خیالاتی است که ربطی به مسائل دیگر ندارد و اگر تغییری ایجاد شود دلیل خاصی ندارد.
«حسین جابری انصاری» سخنگوی وزارت امورخارجه در نشست هفتگی با خبرنگاران در پاسخ به سؤالی مبنی براینکه گمانه‌زنی‌های رسانه‌ای وجود دارد که عربستان برای کاهش تنش میان ایران شروطی را مطرح کرده است که یکی از آنها تغییر پست «امیرعبداللهیان»- معاون عربی و آفریقای وزارت امورخارجه- است، آیا شما این گمانه‌زنی‌ها را تایید می‌کنید، گفت: تغییر و تحول در پست‌های وزارت امورخارجه امری عادی است و در طول تابستان تعداد قابل توجهی از کارمندان این وزارت خارجه جابه‌جا شده و پست‌های مختلفی می‌گیرند.
جابری انصاری تصریح کرد: این جابه‌جایی‌ها فقط شامل آقای امیرعبداللهیان نیست، بلکه سخنگو، وزیر، معاونین و کارمندان نیز تغییر می‌کنند.
سخنگوی وزارت امورخارجه تاکید کرد: آقای امیرعبداللهیان، چند سالی است که شاغل در پست معاون عربی و آفریقای وزارت امورخارجه است و در صورت گردش طبیعی تغییرات نیز ایشان جابه‌جا خواهد شد.
وی خاطرنشان کرد: تفسیرها و تعبیرهای مختلفی که مطرح می‌شود که در واقع نوعی از خیالاتی است که ربطی به مسائل دیگر ندارد و اگر تغییری ایجاد شود دلیل خاصی ندارد.
 نشان دادن حسن نیت به برخی از کشورهای عربی
چندی پیش روزنامه «المستقبل» ادعا کرده بود که تهران تصمیم به برکناری «حسین امیرعبداللهیان» از منصبش گرفته است. المستقبل در ادامه گمانه‌زنی‌ها به نقل از منابع رسمی ایران علت تصمیم به برکناری امیرعبداللهیان معاون عربی و آفریقای وزیر امور خارجه ایران را حسن نیت تهران مقابل برخی از کشورهای عربی در جهت تقویت روابط با آنها عنوان کرد. این روزنامه افزود: از آنجا که امیرعبداللهیان از مسئولان ایرانی در پرونده‌های عربی خاورمیانه مانند پرونده عراق و سوریه محسوب می‌شود، تصمیم به برکناری وی می‌تواند اقدام مثبتی در تقویت روابط با اعراب محسوب شود.
تلاش لابی ضدایرانی برای برکناری امیرعبداللهیان
به گزارش نسیم، پیش از این، برخی اعضای لابی نایاک- شورای ایرانیان آمریکا- مقامات وزارت خارجه ایران را برای برکناری حسین امیرعبداللهیان تحت فشار قرار داده بودند.
مواضع انقلابی و ضد استکباری امیرعبداللهیان
اتخاذ مواضع انقلابی و ضد استکباری، از ویژگی‌های بارز امیر عبداللهیان می‌باشد. وی در حوادثی مانند فاجعه منا، علی‌رغم انفعال دستگاه دیپلماسی، موضع‌گیری‌های بجا و موثری داشته است.
حال پرسشی که در ذهن ایجاد می‌شود این است که آیا باید تلاش لابی ضدایرانی و فشار برخی حکام عربی همسو با کشورهای سلطه‌گر غربی برای برکناری امیرعبداللهیان را خیالات فرض کرد؟! ساده‌انگاری است اگر برکناری یک دیپلمات انقلابی را بی‌دلیل بدانیم.

1- دیروز، روزنامه‌های زنجیره‌ای، تیترهای درشت صفحه اول خود را به یک تخلف نجومی 105 هزار میلیارد تومانی در دولت سابق اختصاص دادند و با آب و تاب از قول آقای دکتر احمد توکلی نوشتند که دولت سابق 105هزار میلیارد تومان از صندوق توسعه ملی وام گرفته و پس نداده است! و درباره این تخلف بزرگ و بی‌سابقه که به نوشته یکی از همین روزنامه‌های زنجیره‌ای، مبلغ آن «35 برابر فساد مالی 3000 میلیارد تومانی بوده است» داد سخن داده و از آن با عنوان من درآوردی «پاناما‌گیت»  دولت سابق یاد کردند.

اقدام هماهنگ روزنامه‌های زنجیره‌ای در حالی بود که آقای احمد توکلی تاکید کرده بود این تخلف نجومی و 105 هزار میلیارد تومانی در دولت آقای دکتر روحانی صورت گرفته است و نه در دولت سابق! دکتر توکلی که از شارلاتانیزم روزنامه‌های زنجیره‌ای تعجب کرده بود با ارسال نامه‌ای برای مدیران مسئول روزنامه‌های یاد شده به آیه 135 سوره مبارکه  نساء اشاره کرد که می‌فرماید «کینه‌هایی که از دیگران در سینه دارید نباید مانع از عدالت‌ورزی شما نسبت به آنان شود»، و خطاب به آنان نوشت؛ «درست است که تصویب قرض شش ماهه 2/5 (دو و‌نیم) میلیارد دلاری از صندوق توسعه ملی در تاریخ 1392/4/26 در روزهای آخر دولت پیشین انجام شده ولی پرداخت‌ها از 1392/7/17 آغاز شده و تمام تخلفات اشاره شده در نطق من مربوط به زمان صدارت آقای دکتر روحانی است. مواضع شفاف مرا درباره عملکرد آقای دکتر احمدی‌نژاد همه می‌دانند، ولی نه من و نه هیچ مسلمانی حق ندارد به دروغ زبان بگشاید و نسبت به مخالفانش بی‌محابا هر چه می‌خواهد بگوید. ارقام ساختگی و نسبت‌های ناصواب در تیتر و متن خبر منتشر شده در روزنامه‌های تحت مدیریت شما زیاد است. صوت سخنان من در سایت رادیو فرهنگ موجود است.»
مراجعه به متن اظهارات دکتر توکلی که در نطق پیش از دستور ایشان (جلسه علنی 1395/1/22 مجلس شورای اسلامی) مطرح شده و مورد استناد روزنامه‌های حامی دولت قرار گرفته است، به وضوح نشان می‌دهد که اقدام هماهنگ روزنامه‌های زنجیره‌ای از یک «اتاق فرمان»! بیرون از روزنامه‌های مورد اشاره دیکته شده است و روزنامه‌های یاد شده مانند همیشه در انتشار آن نقش پادوهای بی‌اختیار و اجاره‌ای را برعهده داشته و دارند. چرا...؟ بخوانید!
نیویورک‌تایمز با اذعان به اینکه آزمایش موشکی ایران نقض قطعنامه شورای امنیت نیست می‌گوید: «آنها به طرز فزاینده‌ای دلایل محکمه پسندی را ارائه می‌دهند که شاهد منافع حاصل از رفع تحریم نیستند.»

گفت: بالاخره نفهمیدیم که این «آفتاب تابان برجام»! به کجا تابیده و کدام نقطه را روشن کرده است؟!

گفتم: اختیار دارید! 9700 کیلو اورانیوم غنی شده کشورمان که حاصل زحمت 10 ساله دانشمندانمان بود را از بین برده است. قلب راکتور اراک را بیرون آورده! 12 هزار سانتریفیوژ را از حرکت انداخته است و...
گفت: اینها که می‌گویی همه به نفع آمریکاست. آفتاب تابان برای ما چه آورده است؟ یعنی تحریم‌ها رفع شده؟ پول‌های مسدود شده را برگردانده‌اند؟ سوئیفت برقرار شده؟ و...؟!
گفتم: نه! نوچ...
گفت: پس این دیگر چه نوع آفتاب تابانی است؟ 
گفتم: چه عرض کنم؟! از شخصی پرسیدند، این چه پرنده‌ای است که بال دارد اما پرواز نمی‌کند، پا دارد، اما راه نمی‌رود، نوک دارد اما دانه نمی‌خورد!... طرف گفت؛ تا حالا چنین پرنده‌ای ندیده‌ام، خودت بگو این چه پرنده‌ای است؟ و یارو گفت؛ پرنده مرده!

صادرات غیرنفتی به دلیل سیاستهای اشتباه دولت ۱۷ درصد کاهش یافت! اشتباه روحانی این بود که همه داشته‌هایش را روی برجام گذاشت، ۱۴۵ هیات تجاری به ایران آمدند ولی قراردادی نبستیم!

مسعود دانشمند دبیرکل خانه اقتصاد ایران و رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و امارات در گفتگوی تفصیلی با «نسیم آنلاین» اظهار کرد: امسال متاسفانه صادرات غیر نفتی ما بعد از دو دهه رشدِ مداوم، 17 درصد افت کرده که این به هیچ وجه برای اقتصاد کشور مناسب نیست.

وی افزود: البته تحریم‌ها و کاهش قیمت جهانی مواد خام روی این مسئله تاثیر گذاشته، اما دولت هم برنامه ای برای بخش تجارت خارجی ندارد و بازار بالقوه ای که در کشورهای همسایه وجود داشت را نیز از دست داده است. در سال های گذشته حدود 8 میلیارد دلار به کشور عراق صادرات داشتیم ولی غفلت دولت موجب شده که این رقم به زیر 5 میلیارد دلار برسد .

دبیرکل خانه اقتصاد ایران تصریح کرد: نتوانستیم در بازار کشورهای منطقه حضور مناسبی داشته باشیم، زیرا این دولت نه استراتژی صادراتی مناسبی دارد و نه ساختار صادراتی مناسبی را فراهم کرده است. همین مسئله باعث شده که ما در این بازارهای سازمان نیافته حاضر شویم و حتی متاسفانه بازار کشوری مانند افغانستان را هم از دست بدهیم. در حال حاضر در بازار کشورهای آفریقایی هم جایگاه خود را از دست داده‌ ایم.

اشتباه روحانی این بود که همه داشته هایش را روی برجام گذاشت

دانشمند با انتقاد از سیاستهای دولت یازدهم به نسیم آنلاین خاطرنشان کرد: آقای دکتر روحانی تمام داشته هایش را روی برجام گذاشت. در حالی که برجام تنها بخشی از مشکلات اقتصادی را شامل می شد و ما به عنوان فعالان اقتصادی بارها به ایشان عرض کردیم که برجام تنها 30 درصد در مشکلات اقتصادی سهم دارد. 70 درصد مشکلات معیشتی مردم به دلیل مشکلات درونی و ساختاری اقتصاد کشور اتفاق افتاده است. این که بخواهیم به جامعه القا کنیم همه مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمهاست کار غلطی است که متاسفانه دولتمردان دست به چنین کاری زدند.

روحانی از سخنان هشدارآمیز صالحی درباره برجام صرفاً به خاطر راستگویی وی برآشفته شده است.

حسین شیخ‌الاسلام، مشاور امور بین‌الملل رئیس مجلس می‌گوید: حضور جلالی در لیست اصلاح‌طلبان باعث تأسف است.




شیخ‌الاسلام در جریان نشست خبری، در پاسخ به این سؤال که چرا هیچ کس از طیف علی لاریجانی در لیست ائتلاف اصولگرایان نیست و چرا جلالی در لیست اصلاح‌طلبان قرار دارد اظهار داشت: رقابت‌های انتخاباتی ما را دچار این سردرگمی کرده و خطوط با هم خلط شده است در حالی که ما نیاز به شفافیت داریم تا مردم به خوبی همه را بشناسند اما این خلط مرزها از شفافیت کم کرده است. ائتلاف باید بر اساس اصولی باشد و این جای تأسف است.
آن گونه که «خبر آنلاین» نوشته، وی افزود: در رابطه با برجام از ابتدا نظرم این بود که باید به مجلس برود. چون این یک توافق است و با اینکه نام این توافق عوض شود اما ماهیت آن عوض نمی‌شود. من مصاحبه‌ای کردم که در آنجا گفتم که برجام باید به مجلس برود. آقای لاریجانی آن را دید و برای من خصوصی یادداشت نوشت که چرا شما این حرف را می‌زنید. من هم برای ایشان توضیح دادم. اما ایشان گفت: درک من از قانون اساسی این نیست که تو می‌گویی. من فکر می‌کنم دست آقا را باید باز بگذاریم تا ایشان تصمیم بگیرد. بعد هم گفت: تو مشاور من هستی و این تلقی می‌شود که این حرف‌ها حرف من هم هست.
مشاور سیاست خارجی رئیس مجلس ادامه داد: این حرفها بود تااینکه آمریکا تصمیم گرفت برجام را به کنگره ببرد. وقتی این اتفاق افتاد دوباره با آقای لاریجانی صحبت کردم و گفتم حالا که این اتفاق افتاده بد است که ما برجام را به مجلس نبریم. گفتم حالا می‌توانم حرف‌هایم را بزنم؟ ایشان گفت: این حرف‌ها را نگو چون دست مرا می‌بندی. من هم حرفی نزدم. تا اینکه حضرت آقا همان حرفی را زد که من می‌خواستم بگویم. یعنی ایشان فرمودند؛ برجام باید در مجلس بررسی شود.
فشار دولت، تبلیغاتی بودن خرید از ایرباس را آشکار کرد/ خانلری (شنبه): خرید این هواپیماها فاقد هرگونه صرفه اقتصادی و مبنای فنی است ؛ خانلری (یکشنبه): خرید مجموعا ۱۳۸ فروند هواپیما ایده‌آل مردم بود
در همان سال ۹۲ و با وجود اعمال تحریم بین‌المللی، چنانکه شرکت‌های هواپیمایی از نقدینگی لازم برخوردار بودند امکان خرید هواپیمای ایرباس به صورت مستقیم وجود داشت.

گفت: «برجام یک» چه دستاوردی داشته است که می‌گویند قرار است «برجام 2» هم انجام شود؟

گفتم: آنچه تاکنون از «برجام یک» مشاهده شده هزینه‌های سنگین آن و امتیازهای نقدی است که داده‌ایم و آنچه تاکنون دیده نشده، تحقق وعده‌های نسیه‌ای است که دریافت کرده‌ایم!
گفت: یعنی در «برجام 2» قرار است امتیازات تازه‌تری به حریف بدهیم و باز هم چندتا وعده‌ نسیه و سرخرمن دریافت کنیم؟!
گفتم: اون قدیم‌ندیم‌ها شخصی با دو کیسه ظرف چینی که بار شتر کرده بود، وارد دروازه شهر شد، گمرکچی با چماق روی یکی از کیسه‌ها زد و پرسید، بارت چیه؟ و صاحب‌بار جواب داد؛ اگه یکی دیگه بزنی، هیچی!
فرش قرمز جشنواره، عکس‌های یادگاری و امضای افتخار و شهرت و هزاران آرزوی دیگری که هر آدم پخته و صاحب‌نظری را زمین‌گیر می‌کند، پایم را به وادی تاریکی باز کرد که نمی‌دانستم فرجامش چیست؟
هشدارهای خانواده، خاطرات آنها که از پشت پرده‌ها می‌گفتند و خلاصه نصیحت همه عالم به گوش من باد بود. با شوق و انرژی وصف‌نشدنی به تهران آمدم و در کلاس آموزشگاه آزاد بازیگری شرکت کردم. دختر دانشجوی جوان که حالا کارگردانی هم سن و سال پدرم، در یک روز تمرین با ادعای اینکه کارم را پسندیده مرا به دفترش دعوت می‌کرد. خیلی زود کنار گوشم رویای ستاره شدن و حتی سوپراستار شدن را زمزمه کرد. من هر روز بی‌توجه‌تر به هشدارها و زنهارها بربال خیال، خود را روی فرش قرمز این جشنواره و آن فستیوال می‌دیدم. مدتی برای متن‌خوانی و تست نقش و... به دفاتر مختلف او رفت و آمد کردم. در همه این رفت و آمدها چهره‌های مشهور و غیرمشهور فراوانی را می‌دیدم که روابط عجیب و خارج از شئون جامعه را داشتند اما به هیچ یک از آنها توجهی نمی‌کردم! فکر نمی‌کردم که هر یک از این صحنه‌ها زنگ هشداری برای من است. عصر یک روز آقای کارگردان که سابقه چند سریال و فیلم سینمایی در کارنامه‌اش، برایش شهرتی فراهم آورده بود تماس گرفت که خودم را برای جلسه متن‌خوانی برسانم. خوشحال از این که هر روز بیشتر در کانون توجه آقای کارگردان هستم خودم را به نشانی که داده بود رساندم، نشانی‌ای که با همه دفترهای قبلی فرق داشت و بعدها فهمیدم خانه او بوده است.
خانه‌اش خالی نبود و خیالم راحت شد. با نوشیدنی از من پذیرایی کرد، تلخ و تند بود! پس زدم، گفت نگران نباش دلستر خارجی است و به همین خاطر تلخ است. یک نفس بنوش تا تلخی‌اش را حس نکنی! به استاد اعتماد کردم و لاجرعه خوردم! سرم داغ شد و چشمانم سیاه... وقتی به خودم آمدم که دنیایم سیاه شده بود و چیزی برای از دست دادن نداشتم.
چند روز بعد از شوک فاجعه، پدرم را در جریان گذاشتم و پرونده‌ای در دادگاه کیفری تشکیل دادم. برای تکمیل مستندات، به سراغ دخترانی رفتم که در همین چند روز رازشان بر من آشکار شده بود. هیچکس انکار نمی‌کرد اما هیچکس هم حاضر به شکایت نبود چون...! آقای کارگردان هم از اساس همه‌چیز را حتی حضور من در دفتر و خانه‌اش را انکار می‌کرد! اگر پزشکی قانونی و چندین و چند آزمایش و معاینه دقیق و بویژه سلامت اخلاقی و وجدان بیدار قاضی محترم پرونده نبود، آقای کارگردان کماکان مشغول تولید آثار فاخر سینمایی و تلویزیونی بود! اما نتایج پزشک قانونی او را شوکه کرد و دادگاه را مجاب که قرار بازداشت برایش صادر کند.
اکنون آقای باصطلاح کارگردان مدتی است در زندان ... به سر می‌برد و منتظر حکم دادگاه است. برادرش دو-سه روز یکبار اینستاگرامش را به روز می‌کند که مثلا سرصحنه فیلمبرداری کار جدیدی است و... .
من شبانه روز گریه می‌کنم و با خشم فرش قرمز جشنواره را نگاه می‌کنم و از خوشحالی و خوش‌خیالی دختران و پسرانی که به عشق شهرت پله‌های کاخ‌ جشنواره‌ را بالا و پایین می‌روند، حالت تهوع پیدا می‌کنم.
به صورتک‌های خندان ولی بی‌روحی نگاه می‌کنم که حتی از قاب تلویزیون و از نمای دور بیش از چند لحظه قابل نمایش نیستند و به این فکر می‌کنم که من چندمین قربانی بودم و چند نفر دیگر بعد از من در صف نابودی قرار دارند؟!  به این فکر  می‌کنم که چگونه هنگامی که آقای کارگردان در زندان است؛ وزارت ارشاد مجوز فیلم جدیدش را صادر کرده و نماینده حقوقی وزارت ارشاد هر روز من را ترغیب به گذشت و پس گرفتن شکایت می‌کند و به این فکر می‌کنم که با این مدیریت؛ می‌توان امیدی به بهبود داشت؟
25 بهمن 1394
امضا محفوظ