محدودیت بلندمدت ۱۰-۱۲ساله را قبول نداریم/ تحقیق و توسعه و ساخت و ساز باید ادامه پیدا کند/ تمام تحریمهای اقتصادی، مالی و بانکی شورای امنیت و کنگره و دولت آمریکا باید در روز امضای توافق لغو شود. لغو بقیهی تحریمها در فاصلهی معقول/ اجرائیات لغو تحریمها باید با اجرائیات تعهدات ایران متناظر باشد/ با موکول کردن تعهدات به تأیید آژانس مخالفیم. آژانس مستقل و عادل نیست/ با بازرسیهای غیرمتعارف، نظامی و پرس و جو از شخصیتهای ایران موافق نیستم.
4 بازار عمده اقتصادی کشور به مذاکرات و جمعبندی توافق هستهای واکنش سرد نشان دادند.
روزنامه همشهری در این باره نوشت: برخلاف انتظار قیمتها کاهش پیدا نکردند. به نظر میرسد فضاسازیهای غیر رسمی و عمدتاً رسانهای که درباره اوضاع پس از توافق هستهای ایجاد شده بود، اصلیترین دلیل بر ایجاد انتظارات غیر واقعی یا بیشتر از حد انتظار درباره نتایج لغو احتمالی تحریمها بود.
خبرگزاریهای اصلاحطلب و حامی دولت از افزایش مجدد ارز و سکه و کاهش شاخص بورس برای چندمین روز متوالی خبر دادند.
گفت: روزنامههای زنجیرهای با ذوقزدگی از ورود «مک دونالد» به ایران خبر داده و نوشتهاند بعد از توافق ژنو مردم ایران هم میتوانند از سیبزمینی سرخ کرده، ماهی سوخاری و همبرگرهای مخصوص «مک دونالد» لذت ببرند!
گفتم: شکموهای ندید بدید! یعنی 12 سال چالش هستهای و آن همه هزینه و تحریم را تحمل کردهایم تا راه «مک دونالد» آمریکایی به ایران باز شود؟!
گفت: یکی از این روزنامههای زنجیرهای نوشته است، در تبلیغ مک دونالد احتیاط کنید! چون اگر راهاندازی آن در ایران با مشکل روبرو شود، مردم دچار سرخوردگی! میشوند!
گفتم: یعنی آنهمه امتیازات که دادهایم و 150 میلیارد دلار دارایی ایران که بلوکه شده است و... نگرانکننده نیست ولی محرومیت احتمالی از سیبزمینی سرخ کرده مک دونالد در مردم ایجاد سرخوردگی میکند؟!
گفت: منظور آنها از «مردم» همان یک مشت اطرافیان خودشان است که کشته و مرده هر چیزی هستند که از آنطرف آب آمده باشد به شرط اینکه مربوط به علم و صنعت و اینجور چیزها نباشد!
گفتم: چه عرض کنم؟! از یک ندید بدید پرسیدند اگر همه دنیا را به تو بدهند چه میکنی؟ گفت؛ میفروشم میرم خارج!
در کنفرانس خبری سخنگوی کاخ سفید، خبرنگاری از جاش ارنست درباره ضمانت اجرایی این توافق و اینکه آیا ایران میتواند زیر تعهدات خود بزند پرسید اگر ایران حاضر به صدور اجازه بازرسی از مراکز نظامی نشود، در حالی که توافق هنوز اجرا نشده، شکست خواهد خورد. پس چطور شما معتقدید که مکانیزم توافق ضمانت اجرایی داشته و موثر خواهد بود!؟
جاش ارنست در پاسخ به این خبرنگار، ضمانت اجرای توافق را نه مصوبات شورای امنیت و ساز و کارهای حقوقی، بلکه داشتههای از دست داده ایران پس از اجرای توافق دانست که از سویی پیششرط کاهش تحریمهاست و از سوی دیگر موجب میشود ایران دیگر پس از اجرای توافق نتواند همچون قبل پای میز مذاکره نشسته و چانهزنی کند.
ارنست در اینباره میگوید: در ساز و کار در نظر گرفته شده، ما زمانی تحریمها را کاهش میدهیم که ایران همه اقدامات خود را انجام دهد (اعمال محدودیتهای گسترده در برنامه هستهای). بنابراین حتی اگر ایران اجازه بازرسی را هم صادر نکند، در آن زمان ایران به خانه اول یعنی روز آغاز مذاکرات باز خواهد گشت، و باید دوباره برای مذاکره تلاش کند اما در شرایطی که دیگر 98 درصد ذخایر خود را از دست داده، اراک را بازطراحی کرده و سانتریفیوژهای خود را نیز برچیده است.
در واقع اگر ایران بخواهد اجازه بازرسی ندهد، دیگر امتیازهای قبلی برای مذاکره بعدی را نخواهد داشت. شاید اکنون و پس از آنکه دولت با اصرار خود، توافقی را که متضمن خطوط قرمز ترسیم شده از سوی رهبر انقلاب نیست، برای بررسی به کشور آورده است، با بررسی این سخنان مسئولین آمریکایی، بتوان به حکمت ترسیم خطوط قرمز مذکور از سوی رهبر انقلاب پی برد، که ترسیم این خطوط علتی جز تامین حداکثری منافع ملت ایران نداشته است. چرا که رهبر انقلاب در بحبوحه مذاکرات لوزان و در اعلام مواضع خود در قبل و بعد از توافق صورت گرفته در آن مذاکرات، به صراحت اعلام کردند، مذاکرهکنندگان باید توافقی را بپذیرند که در آن انجام تعهدات طرف مقابل منوط به اجرای تعهدات ایران نبوده باشد و این دو به صورت همزمان و متناظر اجرایی شود.
ایشان چند روز قبل از حضور مذاکرهکنندگان در دور نهایی مذاکرات فرمودند: در این جزئیات مذاکرات - که خیلی هم این چند ماه آینده مهم است- اتفاقی که باید بیفتد این است که تحریمها به طور کامل و یکجا بایستی لغو بشود. تحریمها بایستی - اگر چنانچه حالا خدای متعال مقدر فرموده بود و توانستند به یک توافقی برسند- در همان روز توافق به طور کامل لغو بشود؛ این باید اتفاق بیفتد.
اما اکنون و با خلق عباراتی چون روز توافق، روز اجرا و روز عملیات که عملا زمینهسازی برای دور زدن این خط قرمز مهم و تامینکننده منافع ملی است، ایران ابتدا داشتههای خود را نابود میکند یا به خارج میفرستد و بعد در صف تایید آژانس مینشیند، تا پس از آن اگر طرف مقابل خواست تعهداتش را انجام دهد و گرنه ایران به خانه اول بازگشته است، البته با این تفاوت که دیگر داشتهای ندارد که بخواهد بر سر آن مذاکره کند.
در حالی که حریفان ایران در مذاکرات هستهای مکانسیمهای لازم برای بازگشت به دوران پیش از توافق را در هر زمان که اراده کنند در اختیار دارند اما متاسفانه واقعیتهای توافق صورت گرفته و روند اجرایی تعریف شده برای آن به نحوی است که در صورت نقض عهد طرف مقابل، ایران از مکانسیم لازم برای بازگشت به وضعیت پیش از توافق برخوردار نیست.