گویا همان دوکلام حرف حساب کامران نجف زاده، خبرنگار سیما از ساعتها فلسفه بافتن درباره آزادی بیان و امثالهم اساتید مدعی و بی کارکرد این روز و روزگار، جلوتر است.
هفته گذشته که کامران نجف زاده خبرنگار صدا و سیما در بخش پایانی «صرفا جهت اطلاع» این جملات را گفت: « اگر می بینید خبرها به این صورت شده بدانید حقوق ما دست دولته و اگه غیر این عمل کنیم بودجه صدا و سیما را نمی دهند و حقوق ما را قطع می کنند پس مجبوریم بگیم همه جا آرومه...»، منتظر حملات رسانه های «دربست در اختیار دولت» به این خبرنگار سیما بودیم که اتفاقا یکی از روزنامه هایی که به شدت از شعار «مرگ بر آمریکا» ی مردم در روز تشییع شهدای غواص عصبانی بود وظیفه حمله به نجف زاده را به عهده گرفت و در نوشته ای که با تعبیر "مجریِ خود بامزه و طناز پندار" شروع می شد، به صدا و سیما حمله کرد.
«حل و فصل مسایل با ایران» در ادبیات آمریکاییها به معنای تلاش برای تأمین منافع و معیارهای آمریکایی در آن دسته از موضوعاتی است که مقامات واشنگتن علیرغم تلاشهای گسترده تاکنون نتوانستهاند به سرانجام مورد نظر دست یابند اما در ایران و بخصوص از سوی یک طیف خاص اینطور وانمود شده است که آنچه آمریکاییها درباره «حل و فصل مسایل با ایران» میگویند اولاً به معنای آغاز یک رویکرد جدید است و ثانیاً بر مبنای تمایل به تفاهم دو جانبه و پذیرش موجودیتی بنام جمهوری اسلامی از سوی آمریکاییهاست. در واقع اگر به اظهار نظرات مقامات آمریکایی و بعضی از مقامات ایرانی و نیز به مباحث ظاهراً کارشناسی که طیفهای نزدیک به دولت آمریکا و افرادی از طیفهای نزدیک به دولت ایران نظر بیاندازیم، در مییابیم که این اظهارات در واژگان «حل و فصل مسایل» مشترک است ولی در مفهوم، رویکرد و نتایج 180 درجهای با یکدیگر دارند!
«چه متن تصویب بشود و چه نشود» سیاستهای جمهوری اسلامی در مبارزه با استکبار، منطقه و ... تغییر نمیکند. البته بدیهی است که همین اتفاق هم در اردوگاه نظام سلطه میافتد. آنها هم سیاستشان تغییر نمیکند و دست از دشمنیشان برنخواهند داشت. تجربهی مبارزه با استکبار هم این را نشان داده است. مثلاً «در فتنهی سال ۸۸ ... بعد از آنی که...خوشحال، خرسند که پای صندوقهای رأی مردم جمع شدند و تا آخر شب رأی دادند... ناگهان از یک گوشهای، فتنهای شروع میشود؛ ما را بیدار میکند؛ میگوید: به خواب نروید... خطرهائی در مقابل شما وجود دارد... همهی حوادث را اینجوری باید نگاه کرد.» (۱۳۸۹/۶/۲۵)
( منبع: دانشجو ایران )
علی بابایی در گفتگو با خبرنگار دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، با اشار به مجوز گرفتن رسانههای همچون بی بی سی برای ساخت مستند در کشورمان گفت: ما دیگر امیدی به دولت روحانی و تدبیر و امید نداریم معتقدیم این دولت دچار خود باختگی شده است.
وی تصریح کرد: دلیل اینکه این گونه رسانهها برای ساخت مستند در کشورمان مجوز میگیرد خودباختگی دولت در مقابل غرب را نشان میدهد.
گفت: روزنامههای زنجیرهای از رفت و آمد چند هیئت اروپایی به ایران بدجوری ذوقزده شدهاند و آن را به حساب دستاوردهای توافق وین نوشتهاند!
افشاگری صادق خرازی درباره زد و بند برخی اصلاحطلبان با بیگانگان موجب حملات شدید علیه وی شد.
خبرسازی نادرست خبرگزاری رسمی دولت (ایرنا) درباره دستور دولت آمریکا برای آزاد شدن صادرات نفت ایران و لغو تحریمهای مرتبط با آن، در حالی طی دو روز اخیر با استقبال رسانههای حامی دولت مواجه شد که جعلی بودن این خبر از سوی مقامات ارشد وزارت نفت تایید شده است.
آیا میشود تعارفات مسئولان دولتی را در روز خبرنگار جدی گرفت حال آن که مطبوعات منتقد تحت فشار دولت قرار دارند؟
در حالی که انتظار میرفت پس از توافق هستهای دیگر خبری از تهدیدها و تحریمها نباشد مروری بر متن توافق و مواضع آمریکا نشان از آن دارد که نه تنها خبری از لغو تحریمها نخواهد بود بلکه تهدیدات نیز افزایش یافته است!
در حالی که دولت بطور مداوم از پیروزی خود در مذاکرات میگوید تا کنون پاسخ روشن و مستدلی به پرسشهای فنی و حقوقی منتقدان توافق وین و قطعنامه 2231 نداده است.
اظهارات رئیسجمهور مبنی بر اینکه قطعنامه شورای امنیت درباره ایران بینظیر است تعجب ناظران رسانهها را برانگیخت.
در حالی که محافل رسانهای اصلاحطلب از واکنش سرد بورس نسبت به توافق وین اظهار شگفتی میکنند، رئیس سازمان بورس گفت بازار دچار کمواکنشی شده است!
برخورد دولتی با رسانههای منتقد به بهانه نقد توافق وین/ ۹ دی توقیف شد؛ کیهان و رجانیوز تذکر گرفتند/ ثبت رکورد سه بار توقیف یک نشریه در دوسال/ اگر توافق وین «خوب» بود، بگیر و ببند رسانه ای لازم نداشت
ساعاتی پس از پخش گفتگوی رئیس جمهور درباره مذاکرات هستهای، معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد از توقیف و تذکر به سه رسانه متنقد توافق هستهای خبر داد.
به گزارش رجانیوز، آنچنان که پایگاه اطلاع رسانی معاونت مطبوعاتی ارشاد اعلام کرد « در مذاکرات و بررسی های جلسه قبل، عملکرد رسانه های مکتوب و الکترونیک در خصوص مذاکرات هسته ای بررسی شد و با توجه به تبصره ٢ ماده ٥ قانون مطبوعات و بند ۸ ماده ۶، هفته نامه «٩ دی» توقیف و پرونده آن به دادگاه ارجاع شد. همچنین مقرر شد بابت برخی تیترها و مطالب روزنامه «کیهان» و پایگاه اطلاع رسانی «رجانیوز» به این رسانه ها تذکر داده شود. »
تلاش برای فشار و محدود کردن رسانههای منتقد در دو سال گذشته از سوی دولت به گونهای بوده است که این رسانهها علاوه بر پذیرش تحریم مالی و اقتصادی نهادهای دولتی، بارها تذکر گرفته و به مراجع قضایی نیز معرفی شدهاند.
در یکی از شدیدترین برخوردهای دولتی با رسانههای منتقد، نشریه انقلابی ۹ دی در طول دو سال فعالیت دولت، سه بار توقیف شده است. پیش از این نیز برخی نشریههای منتقد دولت از جمله وطن امروز و یالثارات، توقیف و یا به دادگاه ارجاع داده شده بودند.
این در حالی است که دولت در ارائه یارانه مطبوعات به رسانههای منتقد و حامی نیز تبعیضهای قابل ملاحظهای را اعمال کرده و از ارائه آگهیهای تبلیغاتی به این رسانهها با هدف تحریم اقتصادی رسانههای منتقد و کند شدن چرخه فعالیتهای آنها جلوگیری کرده است.
پرداختن به پرونده هستهای و توافق وین، موضوعی بوده است که امروز به بهانه آن نشریه ۹ دی توقیف و کیهان و رجانیوز به خاطر آن تذکر گرفتهاند و این در حالی است که در طول مدت انجام مذاکرات، این رسانهها بر خلاف تیم مذاکره کننده ضمن رعایت خطوط قرمز ترسیمی رهبر معظم انقلاب برای فعالیت رسانهای در حوزه مذاکرات، تنها به نقد فنی و کارشناسی متون و اظهارات منتشر شده از سوی مذاکره کنندگان پرداخته و بر روی این متون کار فنی و حقوقی کرده بودند.
نماینده مردم تهران در مجلس با انتقاد از عملکرد برخی وزرای اقتصادی دولت، گفت: وزرایی که ۱۰۰۰ میلیارد دارایی دارند، متوجه درد شرمنده شدن مردم مقابل فرزندانشان نمیشوند.
4 بازار عمده اقتصادی کشور به مذاکرات و جمعبندی توافق هستهای واکنش سرد نشان دادند.
روزنامه همشهری در این باره نوشت: برخلاف انتظار قیمتها کاهش پیدا نکردند. به نظر میرسد فضاسازیهای غیر رسمی و عمدتاً رسانهای که درباره اوضاع پس از توافق هستهای ایجاد شده بود، اصلیترین دلیل بر ایجاد انتظارات غیر واقعی یا بیشتر از حد انتظار درباره نتایج لغو احتمالی تحریمها بود.
خبرگزاریهای اصلاحطلب و حامی دولت از افزایش مجدد ارز و سکه و کاهش شاخص بورس برای چندمین روز متوالی خبر دادند.
در کنفرانس خبری سخنگوی کاخ سفید، خبرنگاری از جاش ارنست درباره ضمانت اجرایی این توافق و اینکه آیا ایران میتواند زیر تعهدات خود بزند پرسید اگر ایران حاضر به صدور اجازه بازرسی از مراکز نظامی نشود، در حالی که توافق هنوز اجرا نشده، شکست خواهد خورد. پس چطور شما معتقدید که مکانیزم توافق ضمانت اجرایی داشته و موثر خواهد بود!؟
جاش ارنست در پاسخ به این خبرنگار، ضمانت اجرای توافق را نه مصوبات شورای امنیت و ساز و کارهای حقوقی، بلکه داشتههای از دست داده ایران پس از اجرای توافق دانست که از سویی پیششرط کاهش تحریمهاست و از سوی دیگر موجب میشود ایران دیگر پس از اجرای توافق نتواند همچون قبل پای میز مذاکره نشسته و چانهزنی کند.
ارنست در اینباره میگوید: در ساز و کار در نظر گرفته شده، ما زمانی تحریمها را کاهش میدهیم که ایران همه اقدامات خود را انجام دهد (اعمال محدودیتهای گسترده در برنامه هستهای). بنابراین حتی اگر ایران اجازه بازرسی را هم صادر نکند، در آن زمان ایران به خانه اول یعنی روز آغاز مذاکرات باز خواهد گشت، و باید دوباره برای مذاکره تلاش کند اما در شرایطی که دیگر 98 درصد ذخایر خود را از دست داده، اراک را بازطراحی کرده و سانتریفیوژهای خود را نیز برچیده است.
در واقع اگر ایران بخواهد اجازه بازرسی ندهد، دیگر امتیازهای قبلی برای مذاکره بعدی را نخواهد داشت. شاید اکنون و پس از آنکه دولت با اصرار خود، توافقی را که متضمن خطوط قرمز ترسیم شده از سوی رهبر انقلاب نیست، برای بررسی به کشور آورده است، با بررسی این سخنان مسئولین آمریکایی، بتوان به حکمت ترسیم خطوط قرمز مذکور از سوی رهبر انقلاب پی برد، که ترسیم این خطوط علتی جز تامین حداکثری منافع ملت ایران نداشته است. چرا که رهبر انقلاب در بحبوحه مذاکرات لوزان و در اعلام مواضع خود در قبل و بعد از توافق صورت گرفته در آن مذاکرات، به صراحت اعلام کردند، مذاکرهکنندگان باید توافقی را بپذیرند که در آن انجام تعهدات طرف مقابل منوط به اجرای تعهدات ایران نبوده باشد و این دو به صورت همزمان و متناظر اجرایی شود.
ایشان چند روز قبل از حضور مذاکرهکنندگان در دور نهایی مذاکرات فرمودند: در این جزئیات مذاکرات - که خیلی هم این چند ماه آینده مهم است- اتفاقی که باید بیفتد این است که تحریمها به طور کامل و یکجا بایستی لغو بشود. تحریمها بایستی - اگر چنانچه حالا خدای متعال مقدر فرموده بود و توانستند به یک توافقی برسند- در همان روز توافق به طور کامل لغو بشود؛ این باید اتفاق بیفتد.
اما اکنون و با خلق عباراتی چون روز توافق، روز اجرا و روز عملیات که عملا زمینهسازی برای دور زدن این خط قرمز مهم و تامینکننده منافع ملی است، ایران ابتدا داشتههای خود را نابود میکند یا به خارج میفرستد و بعد در صف تایید آژانس مینشیند، تا پس از آن اگر طرف مقابل خواست تعهداتش را انجام دهد و گرنه ایران به خانه اول بازگشته است، البته با این تفاوت که دیگر داشتهای ندارد که بخواهد بر سر آن مذاکره کند.
در حالی که حریفان ایران در مذاکرات هستهای مکانسیمهای لازم برای بازگشت به دوران پیش از توافق را در هر زمان که اراده کنند در اختیار دارند اما متاسفانه واقعیتهای توافق صورت گرفته و روند اجرایی تعریف شده برای آن به نحوی است که در صورت نقض عهد طرف مقابل، ایران از مکانسیم لازم برای بازگشت به وضعیت پیش از توافق برخوردار نیست.