گفت: مگر قرار نبود توافق سازمان انرژی اتمی ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی محرمانه باقی بماند و جزئیات آن فاش نشود؟
گفتم: این قید با صراحت از سوی آقای دکتر صالحی و آمانو مطرح و بر آن تاکید شده بود.
گفت: پس چرا آمانو، دبیرکل آژانس از سوی مجلس سنا احضار شده است تا مفاد این توافق را که به «نقشه راه» معروف است برای سناتورهای آمریکایی فاش کرده و تشریح کند؟!
گفتم: خب! از اول هم معلوم بود که آژانس قابل اعتماد نیست و نه فقط همراه حریف بلکه نقش برده آمریکا را برعهده دارد.
گفت: ولی آمانو با صراحت قول داده بود که متن و تمامی جزئیات این سند محرمانه باقی بماند!
گفتم: از دروغگویی پرسیدند آیا در تمام عمر خود یک حرف راست زدهای؟ گفت؛ از شما چه پنهان که اگر بگویم آری، یک دروغ دیگر گفتهام!
وی خاطرنشان کرد: مبلغ بلوکه شده نیز باید شفاف شود. آمریکا میگوید 150 میلیارد دلار است که میشود
50 میلیارد دلار آن را به ایران داد ولی برخی هم گفتند تا ده سال دیگر یک ریال هم به ایران برنمیگردد، در داخل هم چندگویی داشتیم که این مسائل باید مشخص شود. برخی قبل از مذاکرات گفتند 200 میلیارد دلار است و بعد از مذاکرات میگویند 7 میلیارد دلار بوده که آن هم خرج شده است، این چندگانه حرف زدنها درست نیست.
علیرغم هیاهوی رسانهای ذوقزدگان درخصوص دستاوردهای توافق وین، با توجه به مستندات و شواهد قابل تامل، این توافق امنیت جمهوری اسلامی ایران را نشانه رفته است.
علیرغم توافق هستهای و انتظارات برای رفع تحریمها علیه کشورمان، معمار تحریمهای ضدایرانی از تحریمهای جدید آمریکا با هدف تغییر رفتار منطقهای ایران خبر داد.
گفت: مگر نمایندگان مجلس همین دو سه هفته پیش از مرخصی برنگشته بودند؟ چی شد که دوباره از دیروز به مرخصی رفته و مجلس را تعطیل کردهاند؟
گفتم: شاید دیدهاند کار چندانی ندارند و تصمیم گرفتهاند از اوقات فراغت خود لذت ببرند!
گفت: ولی این روزها که موضوع بررسی توافق وین مطرح است، کشور در شرایط بسیار حساس و تعیینکنندهای قرار دارد و نمایندگان بایستی همه کارهای دیگر را تعطیل میکردند و به این موضوع میپرداختند، نه این که مجلس را تعطیل کنند!
گفتم: یک نگهبان، همه روزه در مقابل یک مرکز حساس نگهبانی میدهد تا اگر احیانا یک روز خطری در پیش بود از آن جلوگیری کند نه این که دقیقا همان وقتی که مسئله مهم و خطیری پیش میآید، پست نگهبانی خود را ترک کند!
گفت: چه عرض کنم؟! به جای اینکه دیگران را به کار و تلاش در این شرایط حساس دعوت کنند، خودشان به مرخصی رفتهاند؟!
گفتم: خانمی در سینما به همسرش گفت؛ متوجه هستی که این آقای بغلدستی شما، حسابی به خواب رفته است؟ همسرش با عصبانیت گفت؛ خوابیده که خوابیده! به من چه؟ چرا منو بیدار میکنی؟!
گروه سیاسی - رجانیوز: دکتر حسن عباسی در یادداشتی اختصاصی در خصوص مذاکرات هسته ای و توافق وین معتقدند که امریکا پروژه های با عنوان SSR را برای درهم شکستن مقاومت جامعه در ایران طراحی نموده اند که دولت یازدهم با در پیش گرفتن فرمول برد برد مسیر را برای عملیاتی نمودن این پروژه باز نموده اند و پس از تصویب قطعنامه ۲۲۳۱، که محصول توافق وین و نشستوبرخاست منتجشده به «برجام» میباشد، اکنون پروژهی SSR بهطور اتوماتیک عملیاتی شده است؛ زیرا تعامل گسترده غرب با اقتصاد ایران، دروازه SSR را به روی ایران گشوده، و از سوی دیگر مهار توان هستهای ایران در دست غرب، اهرم فشار و زمینهی بهانهجویی را برای او محفوظ داشته است.
به گزارش رجانیوز در ادامه متن کامل این یادداشت از نظر می گذرد.
گفت: روزنامه صهیونیستی هاآرتص فاش کرد که نتانیاهو از توافق وین بسیار خوشحال و خشنود است.
گفتم: جان کری وزیرخارجه آمریکا و وندی شرمن معاون وی با صراحت اعلام کردهاند که در تدوین توافق وین با مقامات رژیم صهیونیستی در تماس و مشورت کامل بودهاند، بنابراین دلیلی ندارد که صهیونیستها از توافق ناراضی باشند.
گفت: پس چرا بعضی وقتها همین نتانیاهو جیلیز و ویلیز میکند و میگوید از توافق دلخوشی ندارد!
گفتم: چه عرض کنم؟! به گرگ گفتند قرار است تو را چوپان کنیم و گرگ به جای خوشحالی شروع به گریه کرد. پرسیدند باید خوشحال باشی چون میتوانی همه گوسفندها را بخوری! و گرگ در حالی که اشکش را پاک میکرد گفت؛ آخه میترسم دروغ گفته باشید!
4 بازار عمده اقتصادی کشور به مذاکرات و جمعبندی توافق هستهای واکنش سرد نشان دادند.
روزنامه همشهری در این باره نوشت: برخلاف انتظار قیمتها کاهش پیدا نکردند. به نظر میرسد فضاسازیهای غیر رسمی و عمدتاً رسانهای که درباره اوضاع پس از توافق هستهای ایجاد شده بود، اصلیترین دلیل بر ایجاد انتظارات غیر واقعی یا بیشتر از حد انتظار درباره نتایج لغو احتمالی تحریمها بود.
خبرگزاریهای اصلاحطلب و حامی دولت از افزایش مجدد ارز و سکه و کاهش شاخص بورس برای چندمین روز متوالی خبر دادند.
گفت: روزنامههای زنجیرهای با ذوقزدگی از ورود «مک دونالد» به ایران خبر داده و نوشتهاند بعد از توافق ژنو مردم ایران هم میتوانند از سیبزمینی سرخ کرده، ماهی سوخاری و همبرگرهای مخصوص «مک دونالد» لذت ببرند!
گفتم: شکموهای ندید بدید! یعنی 12 سال چالش هستهای و آن همه هزینه و تحریم را تحمل کردهایم تا راه «مک دونالد» آمریکایی به ایران باز شود؟!
گفت: یکی از این روزنامههای زنجیرهای نوشته است، در تبلیغ مک دونالد احتیاط کنید! چون اگر راهاندازی آن در ایران با مشکل روبرو شود، مردم دچار سرخوردگی! میشوند!
گفتم: یعنی آنهمه امتیازات که دادهایم و 150 میلیارد دلار دارایی ایران که بلوکه شده است و... نگرانکننده نیست ولی محرومیت احتمالی از سیبزمینی سرخ کرده مک دونالد در مردم ایجاد سرخوردگی میکند؟!
گفت: منظور آنها از «مردم» همان یک مشت اطرافیان خودشان است که کشته و مرده هر چیزی هستند که از آنطرف آب آمده باشد به شرط اینکه مربوط به علم و صنعت و اینجور چیزها نباشد!
گفتم: چه عرض کنم؟! از یک ندید بدید پرسیدند اگر همه دنیا را به تو بدهند چه میکنی؟ گفت؛ میفروشم میرم خارج!
در کنفرانس خبری سخنگوی کاخ سفید، خبرنگاری از جاش ارنست درباره ضمانت اجرایی این توافق و اینکه آیا ایران میتواند زیر تعهدات خود بزند پرسید اگر ایران حاضر به صدور اجازه بازرسی از مراکز نظامی نشود، در حالی که توافق هنوز اجرا نشده، شکست خواهد خورد. پس چطور شما معتقدید که مکانیزم توافق ضمانت اجرایی داشته و موثر خواهد بود!؟
جاش ارنست در پاسخ به این خبرنگار، ضمانت اجرای توافق را نه مصوبات شورای امنیت و ساز و کارهای حقوقی، بلکه داشتههای از دست داده ایران پس از اجرای توافق دانست که از سویی پیششرط کاهش تحریمهاست و از سوی دیگر موجب میشود ایران دیگر پس از اجرای توافق نتواند همچون قبل پای میز مذاکره نشسته و چانهزنی کند.
ارنست در اینباره میگوید: در ساز و کار در نظر گرفته شده، ما زمانی تحریمها را کاهش میدهیم که ایران همه اقدامات خود را انجام دهد (اعمال محدودیتهای گسترده در برنامه هستهای). بنابراین حتی اگر ایران اجازه بازرسی را هم صادر نکند، در آن زمان ایران به خانه اول یعنی روز آغاز مذاکرات باز خواهد گشت، و باید دوباره برای مذاکره تلاش کند اما در شرایطی که دیگر 98 درصد ذخایر خود را از دست داده، اراک را بازطراحی کرده و سانتریفیوژهای خود را نیز برچیده است.
در واقع اگر ایران بخواهد اجازه بازرسی ندهد، دیگر امتیازهای قبلی برای مذاکره بعدی را نخواهد داشت. شاید اکنون و پس از آنکه دولت با اصرار خود، توافقی را که متضمن خطوط قرمز ترسیم شده از سوی رهبر انقلاب نیست، برای بررسی به کشور آورده است، با بررسی این سخنان مسئولین آمریکایی، بتوان به حکمت ترسیم خطوط قرمز مذکور از سوی رهبر انقلاب پی برد، که ترسیم این خطوط علتی جز تامین حداکثری منافع ملت ایران نداشته است. چرا که رهبر انقلاب در بحبوحه مذاکرات لوزان و در اعلام مواضع خود در قبل و بعد از توافق صورت گرفته در آن مذاکرات، به صراحت اعلام کردند، مذاکرهکنندگان باید توافقی را بپذیرند که در آن انجام تعهدات طرف مقابل منوط به اجرای تعهدات ایران نبوده باشد و این دو به صورت همزمان و متناظر اجرایی شود.
ایشان چند روز قبل از حضور مذاکرهکنندگان در دور نهایی مذاکرات فرمودند: در این جزئیات مذاکرات - که خیلی هم این چند ماه آینده مهم است- اتفاقی که باید بیفتد این است که تحریمها به طور کامل و یکجا بایستی لغو بشود. تحریمها بایستی - اگر چنانچه حالا خدای متعال مقدر فرموده بود و توانستند به یک توافقی برسند- در همان روز توافق به طور کامل لغو بشود؛ این باید اتفاق بیفتد.
اما اکنون و با خلق عباراتی چون روز توافق، روز اجرا و روز عملیات که عملا زمینهسازی برای دور زدن این خط قرمز مهم و تامینکننده منافع ملی است، ایران ابتدا داشتههای خود را نابود میکند یا به خارج میفرستد و بعد در صف تایید آژانس مینشیند، تا پس از آن اگر طرف مقابل خواست تعهداتش را انجام دهد و گرنه ایران به خانه اول بازگشته است، البته با این تفاوت که دیگر داشتهای ندارد که بخواهد بر سر آن مذاکره کند.
در حالی که حریفان ایران در مذاکرات هستهای مکانسیمهای لازم برای بازگشت به دوران پیش از توافق را در هر زمان که اراده کنند در اختیار دارند اما متاسفانه واقعیتهای توافق صورت گرفته و روند اجرایی تعریف شده برای آن به نحوی است که در صورت نقض عهد طرف مقابل، ایران از مکانسیم لازم برای بازگشت به وضعیت پیش از توافق برخوردار نیست.
محمدرضا شهبازی
آنا و سوسن و مریلا از رفع تحریمهای کمرشکن میگویند!
گروه طنز رجانیوز - محمدرضا شهبازی: سلام. همانطور که میدونید، انتشار خبر توافق هستهای باعث شد تا تعدادی از مردم به خیابانها ریخته و اعلام شادی و پایکوبی کنند. برای دیدن و گفتگو با این افراد که حتما در این سالها بخاطر تحریمها روزهای سختی را پشت سر گذاشته بودند ساعاتی بعد از اعلام توافق به خیابانهای تهران رفتیم. از باقرشهر در جنوب شهرری شروع کردیم تا انگیزه خانوادههای مستضعف محلات فقیر نشین تهران از شادی و پایکوبی رو بدونیم اما هرچقدر در باقرشهر گشتیم خبری از آنها نبود! آمدیم بالاتر در حوالی میدان راهآهن که معمولا پاتوق کاگران بیکار است تا بتوانیم حال و هوای این افراد که احتمالا بخاطر فشار تحریمها بیکار شده بودند را بپرسیم اما آنجا هم خبری نبود. رفتیم بالاتر تا در حوالی چند داروخانه بزرگ و شبانهروزی تهران احساس بیمارانی که بخاطر تحریمها بیدارو مانده بودند را بپرسیم اما در کمال تعجب در آنجا هم کسی شادی نمیکرد. اما از میدان ولیعصر که رفتیم بالا کمکم توانستیم این افراد را ببینیم. گفتگوی ما با چند تن از این شادی کنندگان را که در این سالها تحریم کمرشان را شکسته و زندگیشان را تحت تاثیر قرار داده بود در ادامه میخوانید:
در خبرها آمده بود که قائم مقام صدر اعظم و وزیر اقتصاد آلمان، پیش از سفر به کشورمان، بدون در نظر گرفتن آداب مهمانی و رعایت حداقل ادب و عرف دیپلماتیک، برای گسترش روابط تجاری کشورش با ایران، پیش شرط تعیین کرده بود! پیش شرطی که از قضا، از مهمترین اصول مبنایی جمهوری اسلامی ایران بود. وی راه هموار شدن روابط کشورش با ایران را به رسمیت شناختن رژیم جعلی و کودککش صهیونیستی اعلام کرده بود و بدون آن این امر را غیرممکن دانسته و حتی برای میانجیگری میان ایران و آن رژیم مجعول، اعلام آمادگی هم کرده بود! اینکه متاسفانه مقامات کشورمان در دیدارهای مختلف با این مقام آلمانی، به این گستاخی پاسخی ندادند و یا پاسخ ضعیف وزارت خارجه، موضوع این نوشتار نیست. آنچه در این نوشتار حائز توجه و پرداختن است، چرایی این رخداد است و پاسخ به این پرسش که چه شده و چه اتفاقی افتاده که یک مقام خارجی به خود جرات میدهد اصلیترین موضوع سیاست خارجی ما را شرط روابط تجاری با کشورش قرار دهد و از آن بعنوان حربه گرو کشی استفاده کند!؟ آن هم در حالی که رهبر انقلاب، صراحتا فرموده بودند: «توافق بشود یا نشود، اسرائیل روز به روز نا امنتر خواهد شد» یا چه شده که فلان مقام آمریکایی، از ضرورت آزادی هم جنس گرایان و توجه به آزادیهای آنان و همینطور فرقههای ضاله، بعنوان شرط ورود ایران به جامعه جهانی سخن میگوید!؟
وزارت خارجه انگلیس اعلام کرد حتی زمانی که پس از انجام تعهدات ایران، تخفیف تدریجی تحریمها آغاز شود، ایران مکانی ناامن برای تجارت خواهد بود.