چکیده «اخراج»؛ دستمزد غنیسازی :
«اخراج دانشمندان ارشد هستهای» از آن خبرهایی بود که بیشتر به یک لطیفه بیمزه میماند تا یک خبر واقعی اما از زمان انتشار آن تا همین روزهای اخیر، هر روز اسنادی به دست میرسد که ثابت میکند این یک واقعیت تلخ است و همکاران و دوستان شهید مصطفی احمدیروشن، شهید مجید شهریاری، شهید داریوش رضایینژاد و شهید مسعود علیمحمدی اکنون دیگر جایی در صنعت هستهای کشور ندارند؛ صنعتی که همین چند هفته پیش و پس از 10 سال مجدداً رنگ پلمب را به خود دید.
«اخراج دانشمندان ارشد هستهای» از آن خبرهایی بود که بیشتر به یک لطیفه بیمزه میماند تا یک خبر واقعی اما از زمان انتشار آن تا همین روزهای اخیر، هر روز اسنادی به دست میرسد که ثابت میکند این یک واقعیت تلخ است و همکاران و دوستان شهید مصطفی احمدیروشن، شهید مجید شهریاری، شهید داریوش رضایینژاد و شهید مسعود علیمحمدی اکنون دیگر جایی در صنعت هستهای کشور ندارند؛ صنعتی که همین چند هفته پیش و پس از ۱۰ سال مجدداً رنگ پلمب را به خود دید.
طبیعی است بهترین راه برای کند کردن پیشرفت تحقیقاتی ایران در موضوع هستهای، خارج کردن دانشمندان از این چرخه است؛ کاری که پیش از آغاز مذاکرات با ترور دانشمندان جوان انجام میگرفت و این روزها با خانهنشین کردن آنها ادامه پیدا کرده است. سریال اتفاقهای ناخوشایند سازمان انرژی اتمی و اخراج برخی مدیران و دانشمندان هستهای کشورمان از این صنعت که آغاز آن با اخراج دوستان و همکاران شهید احمدیروشن کلید زده شد، در هفتههای گذشته به اخراج مدیر پروژه راهاندازی اولین زنجیره غنیسازی ۵/۳ و ۲۰ درصد نیز رسید.
هر چند در روزهای گذشته و با وجود اینکه مسئولان سازمان انرژی اتمی و سخنگوی دولت هرگونه اخراج دانشمندان هستهای را تکذیب کردند، برخی نمایندگان مجلس در این خصوص به رئیس سازمان انرژی اتمی تذکر دادند و حتی کار به جایی رسید که آیتالله احمد جنتی، خطیب نمازجمعه تهران نیز در خطبههای نماز به این موضوع اشاره کرد و گفت: «متأسفانه از سازمان انرژی اتمی یاران احمدیروشن را بیرون میکنند؛ خبرهای موثق رسیده است. نکنید این کارها را. اینها تاج سر باید باشند، نباید بیکار باشند. »
این موضوعها باعث شد علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی به نمایندگی از مجلس موضوع اخراج دانشمندان هستهای را از مسئولان سازمان انرژی اتمی پیگیری کند و طبق اخبار به دست آمده مسئولان سازمان نیز در نامهای به لاریجانی توضیحات خود را درباره اتفاقها و جابهجاییهای اخیر این سازمان گزارش دادهاند.
مدیر پروژه غنیسازی ۲۰ درصد هم با نامه «پایان همکاری» اخراج شد
یک ماه کمتر از اخراج برخی دوستان و همکاران شهید احمدیروشن نگذشته بود که خبر اخراج یکی از پرافتخارترین مدیران هستهای کشور همزمان با آغاز تعلیق غنیسازی ۲۰ درصد خبرساز شد. پیگیریها و اخبار واصله حاکی است مدیری که سوابق درخشانی از جمله مدیریت تیم غنیسازی ۵/۳ درصد، مدیریت پروژه غنیسازی ۲۰ درصد و مسئولیت راهاندازی سایت هستهای فردو پس از چهار سال ناکامی در راهاندازی را در کارنامه خود دارد، از سازمان اخراج شده و این روزها در صنایعی دیگر – یک پروژه صنعتی در حوضه آب و فاضلاب – که به اندازه صنعت هستهای حساسیت و اهمیت ندارد، مشغول به کار شده است؛ تعلیق و اخراجی که تنها چند روز پس از دیدار علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی و اصغر زارعان، معاون حفاظت و امنیت این سازمان با اکبر هاشمی رفسنجانی صورت گرفت.
نامهای که در روزهای گذشته در اختیار برخی فعالان صنعت هستهای کشورمان قرار گرفته، حاوی متنی تحت عنوان «پایان قرارداد و عدم قابلیت تمدید آن» است که این افراد را برای تسویهحساب به مدیریت منابع انسانی ارجاع میدهد.
بنابر اسنادی که به دست خبرنگار «رمز عبور» رسیده در یکی از این نامهها آمده است: «با عنایت به تصمیمات متخذه، ضمن قدردانی از زحمات جنابعالی در طول مدت همکاری بدینوسیله به اطلاع میرساند قرارداد شما در پایان امسال به پایان میرسد و در سال آینده قابل تمدید نخواهد بود. لذا مقتضی است حداکثر تا تاریخ ۲۰ بهمن ۱۳۹۲ جهت انجام مراحل تسویهحساب به مدیریت منابع انسانی مراجعه فرمایید.»
این اقدامها بعد از آن صورت گرفت که صالحی اعلام کرد ایران نیازی به غنیسازی ۲۰ درصد ندارد و به همین دلیل در توافق ژنو با تعلیق آن موافقت شده است. از سوی دیگر، سیدعباس عراقچی، معاون وزیر خارجه هم در سخنانی در اجلاسیه مجلس خبرگان، به این مسأله پرداخت و گفت: «غنیسازی ۵/۳ درصد را تثبیت کردیم و این برای ما موفقیت است. غنیسازی ۲۰ درصد را هم که متوقف کردیم، به آن نیاز نداشتیم. »
وقتی بغض پدر شهید احمدیروشن ترکید: اگر ۲۰ درصد نمیخواستید، چرا مصطفی را از ما گرفتید؟
حاج رحیم احمدیروشن را باید جدیترین منتقد و هشداردهنده نسبت به اخراج دانشمندان هستهای دانست؛ پدر شهیدی که بغض دوساله خود پس از ترور فرزند و مشاهده پلمب مجدد تاسیسات هستهای را در دانشگاه شیراز شکست و به انتقاد از مشی دولت یازدهم در زمینه برنامه هستهای پرداخت.
پدر شهید احمدیروشن گفت: «وقتی غنیسازی در سال ۸۲ متأسفانه تعلیق شد، آثار مرگ را در چهره مصطفی دیدم و انگار ۱۰ سال پیر شد. آن موقع خنجر استکبار را بر پشت خود حس کردیم و گولش را خوردیم و برایمان درس نشد. وقتی رهبری دستور دادند مهر و مومها باز شود، انگار خدا جان تازهای به مصطفی داد و با گروهی پنج نفره به صورت شبانهروز تلاش کردند و به لطف خدا ابتدا غنیسازی ۵/۳ درصد، سپس ۵ درصد و نهایتاً غنیسازی ۲۰ درصد محقق شد که پشتوانهای برای ما شد. »
وی افزود: «از مصطفی میپرسند غنیسازی ۲۰ درصد به چه کاری میآید و شهید پاسخ میدهد ما باید مقابل استکبار با دست پر حرف بزنیم. ما باید خط و مشی و افق فکری شهدا را نصبالعین قرار دهیم. مصطفی سربازی خوب برای مردم و ولایت بود. »
این پدر شهید در اعتراض به صحبت برخی افراد مبنی بر مورد نیاز نبودن غنیسازی ۲۰ درصدی تصریح کرد: «اشتباه میکند کسی که میگوید ما به غنیسازی ۲۰ درصد احتیاج نداشتیم؛ اگر احتیاج نداشتیم چرا میلیاردها تومان از بیتالمال را خرج کردید که حالا در آب رودخانه بریزیم؟ اگر احتیاج نداشتیم چرا چند خانواده را بیسرپرست کردید؟ چرا مصطفی را از ما گرفتید؟»
خداحافظی با مأموران حفاظت از دانشمندان هستهای
چندی پیش، برنامه تلویزیونی «ثریا» مهمان تلفنی خانواده برخی شهدای هستهای بود و صحبتها و درد دلهای برخی همراهان شهدای هستهای را منعکس کرد و مشخص شد دانشمندان هستهای کشور که هنوز از شهادت همکارانشان داغدار هستند، از عملکرد جریانی که آنها را خانهنشین کرده، ناراضی هستند. برخی خبرها بسیار نگرانکنندهتر است زیرا علاوه بر اخراج شدن از کار و فعالیت، گفته میشود سازوکارهای حفاظت از دانشمندان مذکور نیز ضعیف شده است.
این مسأله از آنجایی قابل تأمل و نگرانی است که سیاست خارجی دولت هرچه که باشد، نمیتواند و نباید بنیههای فنی و دانش صنعت هستهای کشور را در معرض خطر قرار دهد.
حذف بنیههای علمی و فنی دانش هستهای، به معنای این است که دولت حتی در دوره اجرای توافق ژنو و حتی پس از آن نیز نیازی به ادامه روند پیشرفت و غنیسازی پیشرفته نمیبیند و از این جهت، درصدد حذف نیروی دانشی است که چنین اموری را تضمین کند. این امر، تناقض در حرفهای مقامات هستهای کشور خواهد بود. اگر به قول یک مقام، غنیسازی در هر درصدی حتی ۱۰۰ درصد حق مسلم ماست، این غنیسازی که نباید روی کاغذ یا در حرف بماند. در عمل، چه کسی آن را محقق خواهد کرد؟ آیا همین دانشمندان نیستند که موجب ابتکار آن شدهاند و باید ضامن استمرار آن متناسب با سیاستهای ملی باشند؟
پاسخ صالحی به انتقادها: اخراج نکردیم؛ خودشان رفتند
در برابر همه این انتقادها، رئیس سازمان انرژی اتمی تلاش کرد با اظهارات پراکنده و غیرعلنی از حجم انتقادها بکاهد تا این موضوع مشمول مرور زمان شود.
در همین زمینه، چند روز پیش آیتالله جنتی در مورد اظهارنظرش درباره برکناری افراد
حزب اللهی از سازمان انرژی اتمی، خاطرنشان کرد: به من گفتند در سازمان انرژی اتمی، بعضی جوانان حزباللهی را کنار زدهاند و من هم به این موضوع انتقاد کردم. بعد آقای دکتر صالحی که مرد بسیار خوب و متدینی است که واقعا من هم ایشان را قبول دارم، با تعدادی از معاونانشان نزد من آمدند و گفتند اینکه به شما گفتهاند جوانهای حزباللهی را اخراج کردهاند، درست نبوده و اینها خودشان از سازمان رفتهاند و ما کنارشان نزدیم.
دبیر شورای نگهبان ادامه داد: به هر حال، این نکتهای است که من هشدار دادم. اگر بنا باشد افرادی که واقعاً جانشان را برای این کار گذاشتند، آرام آرام کنار بروند، واقعاً در آینده مشکل ایجاد میشود و سرنوشت مملکت در آینده میخواهد به دست چه کسانی سپرده شود؟ باید دید آن کسانی که میخواهند سرنوشت مردم را در دست بگیرند، آیا واقعاً دلشان برای مردم میسوزد یا نه؟ آیا با مهر و محبت به مردم نگاه میکنند یا به خودشان میاندیشند و هر جا میروند در آینهای که جلوی خودشان گذاشتهاند، فقط خودشان را میبینند؟
تمدید قرارداد در سازمان انرژی اتمی به شرط چاقو
بالا گرفتن انتقادها به وضع اخراج و پایان همکاری سازمان انرژی اتمی باعث شد در شرایطی که روزهای پایانی سال را میگذرانیم و کارکنان شرکتهای سازمان انرژی اتمی در انتظار تعیین وضع همکاری در سال آینده و امضای قراردادهای جدیدشان هستند، معاونت امنیت این سازمان متنی را تهیه و به ایشان ارائه کرده که کارکنان با امضای آن تغییرات و انتصابات جدید سازمان انرژی اتمی را به ریاست این سازمان تبریک میگویند؛ تبریکی که به نظر میرسد شرط تمدید قرارداد پرسنل صنعت هستهای در سال جدید است.
با این اوضاع و اخباری که از سازمان انرژی اتمی به گوش میرسد و البته رویکرد دستگاه دیپلماسی دولت در زمینه مذاکرات هستهای، به نظر میرسد حواشی نه چندان خوشایند این روزهای سازمان ادامه خواهد داشت و نهادی که در ۱۰ سال گذشته یکی از منابع ایجاد شادی و عزت و غرور ملی در میان مردم ایران بود، اکنون به سازمانی تبدیل شده که هر روز اخبار نگرانکننده درباره آن منتشر میشود.