وزیر امور خارجه در اصفهان از آغاز تعهدات ایران از ابتدای مهرماه جاری و پایان آن پس از ده سال خبر داد.
وزیر امور خارجه در اصفهان از آغاز تعهدات ایران از ابتدای مهرماه جاری و پایان آن پس از ده سال خبر داد.
گفت: «وین وایت» عضو ارشد اطلاعاتی وزارت خارجه آمریکا خطاب به کسانی که میگویند گزینه نظامی روی میز است، گفته است قدرت تلافی ایران برای آمریکا وحشتناک است.
وزیر علوم دولت دهم از خلاف بودن ورود شورایعالی انقلاب فرهنگی پس از مجلس به بحث بورسیهها و افت علمی ۲۵ درصدی وزارت علوم طی دو سال اخیر خبر داد و افزایش ۴۰۰ درصدی حقوق وزرای دولت یازدهم نسبت به دولت دهم را عنوان کرد.
شاید عجیب به نظر بیاید اما چاره و تدبیر گشایش در امور، همان است که برای بستن راه نفوذ دشمن نیز لازم است. راه نفوذ دشمن با همان فرمولی بسته میشود که بنبستها با آن میشکند و مضیقهها رو به گشایش میگذارد. رهبر معظم انقلاب 26 مرداد امسال در دیدار اعضای مجمع جهانی اهل بیت فرمودند «نقشه دشمن در منطقه عمدتاً بر دو پایه استوار است، یکی عبارت است از ایجاد اختلاف. دومی عبارت است از نفوذ. این اساس نقشه دشمن است... البته متخصص این کار انگلیسیها بودند؛ آنها در ایجاد اختلاف مذهبی تخصص دارند و آمریکاییها هم از آنها یاد گرفتند و با همه وجود، امروز دارند کار میکنند». در این زمینه تحلیل 8 سال پیش دکتر مایکل برانت (رئیس بخش شیعهشناسی و از معاونان اسبق سیا) قابل تأمل است. وی ضمن انتشار کتابی، از هزینه 900 میلیون دلاری برای شناسایی و مبارزه با شیعه انقلابی خبر داده و تصریح کرد که پس از ضربه بزرگ انقلاب ایران در 1979 به سیاست آمریکا و پس لرزههای آن، نمایندگان سیا و MI6 انگلیس دور هم جمع شدند تا به آسیبشناسی ماجرا بپردازند. «در این گردهماییها نتیجهگیری شد که فراتر از سیاستهای شاه، این رهبری سیاسی (مرجعیت و روحانیت) شیعه و شهادت حسین نوه پیامبر اسلام]ص[ در 1400 سال پیش است که مردم ایران را برای انقلاب به حرکت آورده است... با مشورت MI6 که سابقه و تجربه بیشتری در منطقه خاورمیانه دارد، به جای تفرقه بیانداز و حکومت کن، سیاست تفرقهبینداز و نابودکن را انتخاب کردیم.»
گویا همان دوکلام حرف حساب کامران نجف زاده، خبرنگار سیما از ساعتها فلسفه بافتن درباره آزادی بیان و امثالهم اساتید مدعی و بی کارکرد این روز و روزگار، جلوتر است.
هفته گذشته که کامران نجف زاده خبرنگار صدا و سیما در بخش پایانی «صرفا جهت اطلاع» این جملات را گفت: « اگر می بینید خبرها به این صورت شده بدانید حقوق ما دست دولته و اگه غیر این عمل کنیم بودجه صدا و سیما را نمی دهند و حقوق ما را قطع می کنند پس مجبوریم بگیم همه جا آرومه...»، منتظر حملات رسانه های «دربست در اختیار دولت» به این خبرنگار سیما بودیم که اتفاقا یکی از روزنامه هایی که به شدت از شعار «مرگ بر آمریکا» ی مردم در روز تشییع شهدای غواص عصبانی بود وظیفه حمله به نجف زاده را به عهده گرفت و در نوشته ای که با تعبیر "مجریِ خود بامزه و طناز پندار" شروع می شد، به صدا و سیما حمله کرد.
گفت: آقای عراقچی در نشست بررسی علمی برجام در دانشگاه علامه گفته است کار منتقدان شبیه آن بود که وسط عمل جراحی، لوله اکسیژن را قطع میکردند!
گفتم: اگر لوله اکسیژن را قطع کرده بودند که بیمار تحت عمل جراحی یعنی همین توافق وین مرده بود!
گفت: شاید منظورش این است که اگر میبینید توافق وین چنگی به دل نمیزند و آن چیزی که قرار بود باشد، نیست، علت آن، همین قطع کردن لوله اکسیژن بوده است!
گفتم: چه عرض کنم؟! طرف میگفت؛ برای شکار به جنگل رفته بودم که ناگهان یک شیر به من حمله کرد، با تفنگ به سویش شلیک کردم ولی به هدف نخورد و شیر به حمله ادامه داد، دفعه بعد میخواستم شلیک کنم که گلوله در لوله تفنگ گیر کرد و شیر آمد و مرا خورد! گفتند؛ ولی تو که زندهای؟ و طرف با تأسف جواب داد؛ آخه این هم شد زندگی؟!
گفت: آقای رئیسجمهور در جمع استانداران سراسر کشور تاکید کرده است که «نباید فکر کنیم پس از حصول توافق میتوانیم هر طور که بخواهیم حرف بزنیم»!
چند سال پیش، جان نگرو پونته جانشین پل برمر نخستین فرمانده و سیاستگذار آمریکا در عراق بعد از صدام شد. او مرد توانمندی بود که حضورش در منطقه آمریکای لاتین به عنوان سفیر، مصادف بود با کودتاها و ترورهای فزاینده! نگرو پونته هم پس از مدتی به آمریکا بازگشت و مسئول هدایت «جامعه اطلاعاتی و امنیتی آمریکا» (که از سیا تا اف بیای را دربر میگرفت) شد. مشهور است که او اندکی پیش از پایان ماموریتش، از یکی از رهبران سیاسی عراق پرسیده بود: «میدانی چرا در آمریکا هیچوقت کودتا نمیشود؟!» مقام عراقی دلایل زیادی از توزیع قدرت تا دموکراسی و … را برشمرده بود اما نگرو پونته در یک جمله به او گفته بود: «زیرا آمریکا در واشنگتن سفارت ندارد.»! این عبارت گویای نقش کلیدی سفارتهای دشمن در کشور هدف، به عنوان مرکز فرماندهی کودتاهاست که نمونههای آن را در آشوبها و بحرانهای گوناگون سالهای اخیر به ویژه در منطقه آسیای میانه دیدهایم. تا آنجا که در جریان ناآرامیهای اوکراین،برخی سفرا و نمایندگان سیاسی کشورهای اروپایی مستقیما در جمع متحصنین حاضر شده و حتی به توزیع غذا بین آنها پرداختند! اکنون و با اینکه سالهاست جاسوس خانه آمریکا در ایران تعطیل شده، بازگشایی سفارت انگلیس را باید به دیده تردید و حساسیت نگریست و آن را در همین راستا ارزیابی کرد.
"یکی از تجربههای ملت ایران ایجاد اتحاد است؛ به برکت این اتحاد و اتفاق، موفقیتهای مهمی هم به دست آوردهایم/ وقتی خودمان ایجاد اختلاف کردیم و دستبهیقه شدیم، خدا نعمتش را برمیدارد؛ با کسی قوم و خویشی ندارد/ وقتی زمینه را خراب کردیم، نعمت سلب خواهد شد."
گفت: اعتراض کیهان به رئیس سازمان محیطزیست و معاون رئیسجمهور در مصاحبه با بیبیسی چه بود؟
گفت: پایگاه خبری بلومبرگ به اوباما پیشنهاد کرده است که حرکت بعدی او پس از توافق وین باید تلاش برای براندازی جمهوری اسلامی ایران باشد.
«حل و فصل مسایل با ایران» در ادبیات آمریکاییها به معنای تلاش برای تأمین منافع و معیارهای آمریکایی در آن دسته از موضوعاتی است که مقامات واشنگتن علیرغم تلاشهای گسترده تاکنون نتوانستهاند به سرانجام مورد نظر دست یابند اما در ایران و بخصوص از سوی یک طیف خاص اینطور وانمود شده است که آنچه آمریکاییها درباره «حل و فصل مسایل با ایران» میگویند اولاً به معنای آغاز یک رویکرد جدید است و ثانیاً بر مبنای تمایل به تفاهم دو جانبه و پذیرش موجودیتی بنام جمهوری اسلامی از سوی آمریکاییهاست. در واقع اگر به اظهار نظرات مقامات آمریکایی و بعضی از مقامات ایرانی و نیز به مباحث ظاهراً کارشناسی که طیفهای نزدیک به دولت آمریکا و افرادی از طیفهای نزدیک به دولت ایران نظر بیاندازیم، در مییابیم که این اظهارات در واژگان «حل و فصل مسایل» مشترک است ولی در مفهوم، رویکرد و نتایج 180 درجهای با یکدیگر دارند!
سفر زوج آلمانی با شعار «ایران محشر است» و پخش مستند آنها از شبکه پرستیوی در شبکههای ماهوارهای بازتاب زیادی داشته است .
گفت: یکی از نمایندگان مجلس ششم گفته است هر طور شده باید در انتخابات آینده مجلس، تندروها را ریشهکن کنیم!
«اخراج دانشمندان ارشد هستهای» از آن خبرهایی بود که بیشتر به یک لطیفه بیمزه میماند تا یک خبر واقعی اما از زمان انتشار آن تا همین روزهای اخیر، هر روز اسنادی به دست میرسد که ثابت میکند این یک واقعیت تلخ است و همکاران و دوستان شهید مصطفی احمدیروشن، شهید مجید شهریاری، شهید داریوش رضایینژاد و شهید مسعود علیمحمدی اکنون دیگر جایی در صنعت هستهای کشور ندارند؛ صنعتی که همین چند هفته پیش و پس از 10 سال مجدداً رنگ پلمب را به خود دید.
دکترسید مسعود میرکاظمی: مدتهاست بحث استیضاح وزیر نفت مطرح است، نه فقط به خاطر کرسنت، بلکه به دلیل عملکرد ایشان، چون تمامی پروژهها در این وزارتخانه خوابیده و ایشان منتظر ۱+۵ است. در دیپلماسی انرژی ایشان حرکتهایی کرد، در گاز پاکستان و برخوردی که با روسیه شد و روسیه اعلام کرد گاز اروپا را قطع میکنم و ایشان اعلام کرد من گاز را وصل میکنم، در مورد داعش که به مراکز نفتی عراق حمله و هزینههایی را بر این کشور تحمیل کرد، قیمت نفت داشت بالا میرفت و ایشان گفت جبران میکنم و تأثیر گذاشت و قیمت پایین آمد، عملکرد منفی که در اوپک انجام گرفت و ایران عین عربستان موضعگیری و عمل کرد. اینها مطالبی است که در دیپلماسی انرژی ایشان جای بحث دارد. راجع به فازهای پارس جنوبی ایشان دارد روی عملکرد دولت قبلی مانور میدهد.
در دولتهای کارگزاران و اصلاحات مجموعاً هشت فاز به شکل ناقص کار شده و پروندههایی مثل استاتاویل، توتال و کرسنت مربوط به آن زمان بود. در دولت سابق اینها به شرکت ایرانی واگذار شد. فاز ۱۲ را که اخیراً افتتاح کردند، زمانی که به وزارت نفت رفتم فقط یک زمین تسطیح شده بود. این فاز ۷۵ میلیون مترمکعب گاز را تأمین میکند که با ۹۲ درصد پیشرفت آخر دولت دهم تحویل دولت یازدهم داده شد، بعد از ۲۰ ماه اعلام کردند که از آن بهرهبرداری شده است، در صورتی که مهمترینش زمان آقای قاسمی بود که به شبکه گاز وصل شد. فازهای دیگر هم به همین ترتیب. سؤال اساسی این است که فازهای پارس جنوبی ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۲۱، ۲۲ و... با چه درصدی تحویل دولت یازدهم شده و امروز چه درصدی است؟ این سؤال هم مطرح شده است که امروز باید بیایند و پاسخ بدهند.
تقریباً میتوانیم بگوییم میدانهای مشترک غیرفعال شدهاند. اینها در دولت دهم شتاب خوبی گرفته بود. متأسفانه الان رو به تعطیلی هستند. بازسازی پالایشگاهها و تولید بنزینشان به دلیل عدم سرمایهگذاری رو به کاهش است. علت توقف این است که اروپاییها بیایند. علیرغم اینکه در کمیسیون انرژی اولین روزی که آقای وزیر محترم نفت آمد، به ایشان تذکر داده شد منتظر اروپاییها نشوید، چون تا لغو کامل تحریمها یعنی تا وقتی terminate آن اتفاق نیفتد اروپاییها به نفت ما نمیآیند و کار معطل میشود. ایشان با عجله و سیاهنمایی چینیها را بیرون و شرکتهای ایرانی را رد کرد و منابع داخلی را تأمین نکرد و از خارج هم نیامد، متأسفانه قیمت نفت را هم به دلیل عملکرد منفیشان کاهش دادند. این امر باعث شد تمام پروژههای نفتی معطل شوند. روند گازرسانی به روستاها و شهرهای فاقد گاز کُند و در جاهایی متوقف شده و در پتروشیمی هیچ کار اساسی صورت نگرفته است. در میدانهای مشترک تقریباً تعطیل کردهاند و آنچه که انجام شده عملکرد دولت قبل است که ایشان دارد گزارشش را میدهد. انشاءالله یک روز که لازم شد اینها را با عدد و رقم مطرح میکنیم. در حوزه پالایشگاه بحث واردات بنزین است که اعلام کردند بنزین EURO۴ است و مجلس بررسی کرد و دید EURO۴ نیست. بعد گفتند قرار است از مرداد ماه EURO۴ بیاید. الان که اسناد را بررسی کردیم برخی از این محمولهها EURO۴ نیست. متأسفانه دلالهایی در این واسطه هستند که دارند بنزین را میآورند و با قیمتهای بالایی به وزارت نفت میفروشند. حتی بعد از تحویل بنزین بین دو تا نه دلار افزایش قیمت دادند. به علت تحریم قراردادها را offer کردند که به نظر ما تخلف است و در این زمینه دیوان گزارشش را به مجلس داده است. برخی افراد مجهولالحال به عنوان دلالهای واردکننده در لیست واردکنندگان دیده شدهاند که به عنوان واردکنندگان بنزین دارند مطرح میشوند.