گفت: بالاخره میزان داراییهای مسدود شده ایران چقدر است که قرار است احتمالا بعد از توافق اخیر، آزاد شود؟!
گفتم: دولتمردان تا قبل از توافق مبلغ آن را 130 تا 150 میلیارد دلار اعلام میکردند ولی بعد از توافق همه روزه از آن کم میکنند و حالا ادعا میکنند فقط مبلغ 26 میلیارد دلار است!
گفت: منظورشان از این آمار متناقض چیست؟!
گفتم: خب! قبل از توافق برای نشان دادن اهمیت توافق مبلغ آن را 150 میلیارد دلار اعلام میکردند تا نشان بدهند انجام توافق و آزاد شدن این مبلغ کلان چه آثار مثبتی دارد و حالا که توافق انجام شده و باید به انتظارات مردم پاسخ بدهند، هر روز مبلغ آن را کمتر و کمتر و کمتر اعلام میکنند.
گفت: یعنی متوجه آثار سوء این تناقضگویی نیستند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! افسر راهنمایی، ماشینی را که بالای 120 کیلومتر سرعت داشت متوقف کرد و میخواست جریمه کند که راننده گفت؛ قربان من فقط 100 کیلومتر سرعت داشتم! افسر گفت؛ در این خیابان 100 کیلومتر هم زیاد است و یارو گفت؛ البته 80 کیلومتر شاید هم 50 تا و شاید هم فقط 40 تا سرعت داشتم و... افسر گفت؛ یواشتر، چه خبرته؟! مواظب باش اینجوری که داری سرعت کم میکنی ممکنه از عقب تصادف کنی!
محمدرضا شهبازی
آنا و سوسن و مریلا از رفع تحریمهای کمرشکن میگویند!
گروه طنز رجانیوز - محمدرضا شهبازی: سلام. همانطور که میدونید، انتشار خبر توافق هستهای باعث شد تا تعدادی از مردم به خیابانها ریخته و اعلام شادی و پایکوبی کنند. برای دیدن و گفتگو با این افراد که حتما در این سالها بخاطر تحریمها روزهای سختی را پشت سر گذاشته بودند ساعاتی بعد از اعلام توافق به خیابانهای تهران رفتیم. از باقرشهر در جنوب شهرری شروع کردیم تا انگیزه خانوادههای مستضعف محلات فقیر نشین تهران از شادی و پایکوبی رو بدونیم اما هرچقدر در باقرشهر گشتیم خبری از آنها نبود! آمدیم بالاتر در حوالی میدان راهآهن که معمولا پاتوق کاگران بیکار است تا بتوانیم حال و هوای این افراد که احتمالا بخاطر فشار تحریمها بیکار شده بودند را بپرسیم اما آنجا هم خبری نبود. رفتیم بالاتر تا در حوالی چند داروخانه بزرگ و شبانهروزی تهران احساس بیمارانی که بخاطر تحریمها بیدارو مانده بودند را بپرسیم اما در کمال تعجب در آنجا هم کسی شادی نمیکرد. اما از میدان ولیعصر که رفتیم بالا کمکم توانستیم این افراد را ببینیم. گفتگوی ما با چند تن از این شادی کنندگان را که در این سالها تحریم کمرشان را شکسته و زندگیشان را تحت تاثیر قرار داده بود در ادامه میخوانید:
در خبرها آمده بود که قائم مقام صدر اعظم و وزیر اقتصاد آلمان، پیش از سفر به کشورمان، بدون در نظر گرفتن آداب مهمانی و رعایت حداقل ادب و عرف دیپلماتیک، برای گسترش روابط تجاری کشورش با ایران، پیش شرط تعیین کرده بود! پیش شرطی که از قضا، از مهمترین اصول مبنایی جمهوری اسلامی ایران بود. وی راه هموار شدن روابط کشورش با ایران را به رسمیت شناختن رژیم جعلی و کودککش صهیونیستی اعلام کرده بود و بدون آن این امر را غیرممکن دانسته و حتی برای میانجیگری میان ایران و آن رژیم مجعول، اعلام آمادگی هم کرده بود! اینکه متاسفانه مقامات کشورمان در دیدارهای مختلف با این مقام آلمانی، به این گستاخی پاسخی ندادند و یا پاسخ ضعیف وزارت خارجه، موضوع این نوشتار نیست. آنچه در این نوشتار حائز توجه و پرداختن است، چرایی این رخداد است و پاسخ به این پرسش که چه شده و چه اتفاقی افتاده که یک مقام خارجی به خود جرات میدهد اصلیترین موضوع سیاست خارجی ما را شرط روابط تجاری با کشورش قرار دهد و از آن بعنوان حربه گرو کشی استفاده کند!؟ آن هم در حالی که رهبر انقلاب، صراحتا فرموده بودند: «توافق بشود یا نشود، اسرائیل روز به روز نا امنتر خواهد شد» یا چه شده که فلان مقام آمریکایی، از ضرورت آزادی هم جنس گرایان و توجه به آزادیهای آنان و همینطور فرقههای ضاله، بعنوان شرط ورود ایران به جامعه جهانی سخن میگوید!؟
«یکی از مهمترین فرازهای پیوست دوم بر جام، مربوط به بازگشت تحریمها در صورت تشخیص تخلف ایران در اجرای تعهدات است».
گفت: معاون صدراعظم آلمان و وزیر اقتصاد و انرژی این کشور با کلی اهن و تولوپ و در رأس یک هیئت بلندپایه وارد تهران شد.
وزارت خارجه انگلیس اعلام کرد حتی زمانی که پس از انجام تعهدات ایران، تخفیف تدریجی تحریمها آغاز شود، ایران مکانی ناامن برای تجارت خواهد بود.
تشریح یک قطعنامه "خیلی بد"/ براساس این قطعنامه ۵ کشور میتوانند هم طرف دعوا و هم قاضی ما باشند/این قطعنامه به شدت استقلال کشور را خدشه دار میکند
گروه بین الملل- رجانیوز: ایزدی کارشناس مسائل بین الملل ضمن تشریح ابعاد "خطرناک" و "ضدامنیتی" پیشنویس قطعنامه شورای امنیت درباره توافق هستهای، این قطعنامه را "شمشیری بلند" بر سر ایران توصیف کرد
شورای امنیت سازمان ملل،روز گذشته(دوشنبه) قطعنامهای ضد ایرانی را تصویب کرد. حال نمایندگان مجلس شورای اسلامی میبایست با عنایت به اصول قانون اساسی و با توجه به خدعه طرف مقابل، مفاد توافق وین را با خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران مورد تطبیق قرار دهند و به رسالت تاریخی خود عمل کنند.
وی افزود: بهطور قطع آماری که رییس کل بانک مرکزی اعلام کرده، درست نیست و احتمالا آقای سیف نمیخواهد اطلاعات دقیقی از میزان داراییهای ایران درخارج از کشور اعلام کند.
گفته میشود علت آمار غیرواقعی که روز چهارشنبه ولیالله سیف از میزان داراییهای بلوکهشده ایران مطرح کرده، جلوگیری از کاهش نرخ ارز است. چه آنکه گفته میشود بانک مرکزی تلاش دارد نرخ ارز در همان حوالی ۳۲۰۰ تومان در بازار نگهداری شود و اعلام این میزان دارایی به معنی کاهش نرخ ارز خواهد بود. از سویی برخی تحلیلها هم حکایت از آن دارد که بانک مرکزی با مشخص نکردن میزان دقیق داراییهای خود قصد دارد مقصربهبود -نیافتن- اوضاع اقتصادی کشور لقب نگیرد!
اخبار منتشر شده حکایت از آن دارد که نخستوزیر انگلیس در تماس تلفنی با رئیس جمهور کشورمان خواستار آن شده است که بعد از حصول توافق، رفتار منطقهای ایران تغییر کند! وی مدعی شده: به روحانی گفتم که ما میخواهیم تغییر رفتار ایران در سوریه و یمن و تروریسم در منطقه را ببینیم!
در حالی که هنوز یک هفته از جمعبندی مذاکرات هستهای ایران و گروه موسوم به 1+5 در شهر وین اتریش نگذشته، کاخ سفید میگوید یکی از حسنهای بازرسی از ایران، افزایش اطلاعات در مورد اهداف احتمالی و بالا رفتن دقت به هنگام اقدام نظامی در ایران خواهد بود.
گفت: اوباما ادعا کرده که آمریکا میتواند با استفاده از توافق وین ایران را به تسلیم وا دارد.
گفتم: ولی جواب قاطعی شنید که آمریکا این آرزو را به گور میبرد.
گفت: سه سال قبل هفته نامه آمریکایی ویکلی استاندارد نوشته بود همه رؤسای جمهور آمریکا در یک نقطه با امام خمینی(ره) اشتراک نظر دارند و آن، این که «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند».
گفتم: روز عید فطر هم تأکید شد از اول انقلاب تا امروز 5 رئیس جمهور آمریکا که آرزوی تسلیم ایران را داشتند، یا مردند و یا در تاریخ گم شدند.
گفت: ولی اوباما میتواند بگوید، «میبینید که من زندهام»!
گفتم: خب؛ اگر گفت در جواب میگوئیم؛ فرمول ما که اشکال ندارد، پس اگر خیال میکنی که زندهای، برو گمشو!
۱- بعد از قرائت بیانیه مشترک ایران و 5+1 در وین که با ذوقزدگی ناشیانه یا فرمایشی! روزنامههای زنجیرهای و سایتهای همسو با آنها روبرو شد و در فضایی که همه جا سخن از یک «پیروزی بزرگ»! و «بینظیر»! در میان بود، اگر چه آرزو و ایدهآل ما نیز آن بود که با این جشن و سرور همراه و همخوان باشیم ولی مروری گذرا بر متن توافقنامه حکایت از آن داشت که همراهی با دستافشانیهای این و آن، نادیده گرفتن واقعیات و تبدیل کردن«آرزو» به «خبر» است! مخصوصاً آن که برداشت اعلام شده رئیسجمهور محترم کشورمان از توافق وین با برداشت رئیسجمهور آمریکا از همان سند، فاصلهای پرنشدنی و تفاوتی 180 درجهای داشت.
«اصطلاح اسلام رحمانی که این روزها رایج شده است از ترکیب دو کلمهی زیبا بهوجود آمده اما معنای واقعی آن چیست؟ آیا منظور این است که برخلاف قرآن که انسانها را به مؤمن، کافر، دشمن و دوست تقسیم میکند باید با همهی انسانها، صرفاً با رحمت برخورد کرد؟ و با کسانی که با اسلام و ملت ایران دشمنی میکنند، بر خلاف فرمان پروردگار با محبت، مودّت و مَعدِلَت رفتار کرد؟
ایشان، اینگونه حرفهای بدون تأمل و سطحی را کاری غلط و گمراهکننده خواندند و افزودند: آیا اصطلاح اسلام رحمانی، نشأتگرفته از لیبرالیزم غربی است؟ اگر اینگونه باشد این اصطلاح، نه اسلامی است و نه حتی رحمانی و عاطفی، چرا که زیربنای لیبرالیزم یعنی تفکر اومانیستی براساس نفی پروردگار و معنویت شکل گرفته و بر پایهی منافع گروههای قدرتمند، استوار است.»