گفتم گفتی گفت

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین مطالب

۳۱ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

گفت: چه خبر؟

گفتم: سخنگوی فراکسیون امید در مجلس گفته است از ابزار تذکر و سؤال و تحقیق و تفحص درباره حقوق‌های نجومی استفاده می‌کنیم.
گفت: بعد از چند هفته که از ماجرا می‌گذرد تازه فراکسیون امید از خواب بیدار شده و دراین‌باره موضع گرفته است؟!
گفتم: خب! برای اینکه صاحبان حقوق‌های نجومی از خودشان هستند.
گفت: ولی یک طوری حرف می‌زنند که انگار نه انگار این ماجرای زشت، دست‌درازی آشکار به حق مردم و سوءاستفاده از بیت‌المال است!
گفتم: چه عرض کنم؟! به یارو گفتند، متوجه شدی دیشب زلزله اومد؟ گفت؛ نه!  متاسفانه، من روم اون‌طرف بود!
نسیم آنلاین خبرداد:  عبدالحسین فریدون پسرعموی حسن روحانی یکشنبه هفته گذشته (6 تیر) از طریق فرودگاه امام خمینی (ره) و با پرواز شماره 879 خطوط هواپیمایی ترکیه، تهران را به مقصد استانبول ترک کرده است.

 

علاوه بر این برخی شنیده‌های خبرنگار «نسیم آنلاین» حاکی از آن است که وی پس از حضور در فرودگاه آتاتورک؛ عازم ایالات متحده آمریکا شده است.

عبدالحسین فریدون پسرعموی حسن روحانی و حسین فریدون، هم اکنون مشاور وزیر و مدیر کل دفتر وزارتی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری را برعهده دارد و گفته شده که احتمالا وی در این سفر نیز نه با اهداف شخصی و بلکه در جایگاهی حقوقی و در یک سفر کاملا کاری با برنامه ریزی قبلی حاضر شده است.

 

فریدون که از اعضای شاخص و از نفرات اصلی وزارت علوم از ابتدای دولت یازدهم بوده است، طی سه سال گذشته حتی با تغییر متعدد وزرا و سرپرستان این وزارتخانه، در سمت ابتدایی خود باقی مانده و مشغول فعالیت است.

 

او در این سالها همواره به عنوان نفر اصلی و فرد مورد اعتماد حسن روحانی در وزارت علوم مطرح بوده و در دورانی که این وزارت خانه بدون وزیر بود نیز او همه امور را به دست داشت.

 

طبق این گزارش سفر عبدالحسین فریدون در سکوت مطلق خبری و به دور از چشم رسانه ها و حتی کارکنان وزارت علوم انجام شده و برهمین اساس هم به نظر می رسد که سفر وی از اهمیت بالایی برای دولت یازدهم برخوردار باشد.

 

نگاهی به شکست‌های منطقه‌ای ترکیه؛

شکست الگوی ترکیه‌ای که سریع‌القلم به آن ایمان داشت/گفت‌ و گوهای محرمانه ترکیه و سوریه در الجزایر/ همسویی با آمریکا در منطقه چه بلایی بر سر اقتصاد ترکیه آورد ؟

چرا دولت در بانک های خصوصی شده هم دنبال جای پا می گردد!/

سُرخه ای باش؛ با حمایت خاندان فریدون یک شبه مدیر عامل بانک شو!/ ماجرای انتصاب پسر قدرت و باند سرخه‌ای ها در بانک ملت/ تکمیلی: هیئت مدیره بانک ملت رای به برکناری «مرد سرخه‌ای» داد

رئیس سازمان بازرسی کل کشور اعلام کرد مدیرعامل بانک رفاه با لابی و فشار حسین فریدون به این سمت منصوب شده است.

سخنگوی دولت به عنوان رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی‌ در ماجرای فیش‌های نجومی ژست منتقد می‌گیرد در حالی که وی به خاطر موقعیت مدیریتی باید پاسخگوی این نابسامانی باشد.



تابناک در تحلیلی نوشت: مجموعه موضع‌گیری‌های تازه سخنگوی دولت در مقام «منتقد» و «اپوزیسیون» حقوق‌های نجومی، در شرایطی مطرح می‌شود که خود نوبخت، اصلی‌ترین چهره‌ای است که باید به واسطه پرداخت حقوق‌های نجومی به گروهی از مدیران نهادهای دولتی و وابسته به دولت پاسخگو باشد؛ اما ظاهرا قاعده بازی تغییر کرده است!
گفته‌ها به همان اندازه که از جایگاه سخنگوی دولت یازدهم مورد توجه قرار می‌گیرد، از جایگاه رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی دولت نیز مورد عیارسنجی قرار می‌گیرد و متاسفانه لحن نوبخت در هر دو جایگاه و به خصوص در جایگاه رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، با ادبیات آمیخته که مجموعه تحت مدیریت او را در مقام «مدعی»، «منتقد» و «اپوزیسیون» قرار می‌دهد.
این در حالی است که محمدباقر نوبخت در رأس سازمانی است که به عنوان قلب تپنده نظام برنامه‌ریزی و بودجه‌نویسی کشور، تقریبا تمامی مقررات و آیین‌نامه‌های مرتبط با منابع مالی و هزینه‌ای در آن تدوین و در بسیاری موارد حتی تصویب و ابلاغ می‌شود و دامنه فعالیت‌هایش از قانون بودجه تا دستورالعمل‌های استخدامی و حقوقی گسترده است.
به طور مشخص، طراحی نظام برنامه‌ریزی و تدوین برنامه‌های بلندمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت ملی، تدوین برنامه‌ ملی استانی توسط واحدهای استانی و ارائه الگوهای نوین و بومی برای اداره مطلوب بخش‌های مختلف کشور، طراحی نظام بودجه‌ریزی و تهیه و تدوین بودجه‌های سالانه، ابلاغ بودجه مصوب، تخصیص منابع، شرح عملیات شامل اهداف کمی، استانداردها و قیمت تمام شده خدمات و طرح‌ها و طراحی نظام هوشمند مدیریت بودجه و مالی کشور، از جمله وظایف ذکر شده در اساسنامه این سازمان محسوب می‌شود.
بنا بر ماده 74 قانون خدمات کشوری، به منظور هماهنگی در تعیین حقوق و مزایای کارمندان دستگاه‌های اجرایی، شورای حقوق و دستمزد با عضویت رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور و وزیر امور اقتصادی و دارایی و دو نفر از وزرا به انتخاب هیئت وزیران و رئیس دستگاه ذی‌ربط و مجموعا دو نفر نماینده از کمیسیون‌های اجتماعی و برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی ( به عنوان ناظر) تشکیل می‌شود.
هر چند در روزهای اخیر، برخی دولتمردان کوشیده‌اند در این زمینه تقصیر را متوجه دولت پیشین و ابلاغیه‌ای کنند که توسط معاون اول دولت دهم صادر شده و صدور این ابلاغیه نیز گزاره صحیحی است، در عین حال این پرسش مطرح می‌شود، چگونه دولت یازدهم که در ابتدای روی کار آمدن برخی مصوبات غلط دولت پیشین را لغو و بلااثر کرد، درباره مصوبه افزایش حقوق هیچ  کاری نکرده است؟!
تابناک می‌نویسد: آیا اگر این فیش‌های حقوقی با هر انگیزه‌ای، سر از رسانه‌ها در نمی‌آورد و دومینوی افشای حقوق مدیران ارشد رخ نمی‌داد، این پیگیری‌ها صورت می‌پذیرفت یا روال پرداخت‌ها که درسه سال دولت یازدهم نیز همچون  دولت دهم استمرار داشته، همچنان برقرار می‌ماند؟  آیا در صورت عدم افشای این وقایع، اراده‌ای برای توقف این روند غلط پرداخت حقوق وجود داشت؟ بنابراین ژست «اپوزیسیونی» سخنگوی دولت در مواجهه با حقوق‌های نجومی خریدار ندارد و اگر مقصرانی در این ماجرا باشند، آقای رئیس سازمان برنامه و بودجه، حتما یکی از اصلی‌ترین آنهاست.

دبیرکل خانه کارگر پس از چند هفته سکوت درباره فیش‌های نجومی برخی مدیران، در این زمینه موضع گرفت. محجوب تلویحا از جهانگیری و روحانی خواست با صفدر حسینی برخورد کنند.



علیرضا محجوب که طی هفته‌های اخیر به خاطر سکوتش مورد اعتراض گسترده محافل کارگری بود، ضمن مقاله‌ای در روزنامه کار و کارگر نوشت: در دنیای امروزی همگان باید بدانند که رفتارهایشان از «اتاق شیشه‌ای کار» با سرعتی شگرف منعکس خواهد شد. توضیح واضحات است مزد بگیرانی که ناگزیرند با حداقل‌ها و حتی کمتر از آن گذران امور کنند با شنیدن این ارقام دریافتی نجومی حق خواهند داشت کمبود بودجه را «طنز» تلقی کنند.
حقیقتا این پرداخت‌های هنگفت از خزانه ملت ولو به تعداد محدود، اثرات مخرب و گاهی اوقات جبران‌ناپذیری به «سرمایه اجتماعی» مدیران وارد می‌کند و شعارهای مسئولان در تلاش برای برقراری عدالت را نیز به سخره خواهد گرفت، اما آنچه در این میان مهم است تحقق عملی و سریع دستور رئیس‌جمهور است. بیش از یک هفته است که معاون اول رئیس‌جمهور خبر از برخورد با مدیرانی داده است که دریافتی غیرمتعارف داشته‌اند.
وی با اشاره تلویحی به فیش 57 میلیونی صفدر حسینی رئیس صندوق توسعه ملی می‌نویسد: در این میان مدیران بیمه مرکزی، بانک رفاه و بیمه ایران برکنار شدند، یا در شرف برکناری هستند، اما در خصوص برخی دیگر که فیش‌هایشان منتشر شده تا این لحظه هیچ اطلاع‌رسانی نشده است. وقتی رئیس‌جمهور مدبر ما برخلاف فرد قبلی، هیچ مدیری را «خط قرمز دولت» نمی‌داند و با قاطعیت از برخورد با دست‌اندازان به «مال و باورهای مردم» سخن می‌گوید، درنگ سم مهلکی است که اجازه می‌‌دهد خناسان، فضاسازی‌ها را تشدید کنند و به نظر می‌رسد هرچند در مقام حرف «قبیله‌گرایی» را نفی کرده‌ایم، اما در عمل دچار «رودربایستی با رفقا» هستیم.
شاید برخی مدیران قربانی دسیسه رقبای سیاسی یا شغلی خود شده باشند، اما باید دانست که هیچ برهانی نمی‌تواند برداشت حقوق‌های چند ده میلیون تومانی را توجیه کند، حتی اگر پیشینیان مبدع این رویه باطل بوده باشند.
اکنون از جناب دکتر جهانگیری که ریاست ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی را عهده‌دار است، انتظار می‌رود که اگر در اندیشه «برخورد عبرت‌آموز» است که با شناختی که از ایشان داریم قطعا این‌گونه است، لازم است تحقیقا به هر مصداقی که رسیدند به فوریت روال قانونی برکناری را طی کنند که مصلحت نظام و دولت در این است.

اکونومیست با این نتیجه گیری که اکنون این احتمال در حال تقویت است که رئیس جمهور ایران، توافق هسته‌ای را در ایران بسیار بزرگ جلوه داده است، نوشت: برخی بر این باور بودند که گشایش اقتصادی در ایران به عادی‌سازی روابط ایران با غرب خواهد انجامید، اما واقعیت آن است که این موضوع محقق نخواهد شد.




مجله آمریکایی «اکونومیست» در گزارشی با عنوان «شکست تحریم‌ها» به نارضایتی مقامات ایرانی از روند رفع تحریم‌ها پرداخته و نوشته است: رهبر عالی ایران آیت‌الله خامنه‌ای در حال حاضر رضایتی از اجرای برجام ندارد و ماه گذشته بار دیگر تصریح کرد که هر کسی تا به حال به آمریکایی‌ها اعتماد کرده، در نهایت از آن‌ها ضرر دیده است. وی همچنین مدعی این است که هرچند ایران در مذاکرات با غرب سازش کرده؛ اما آمریکا همچنان برنامه‌های تخریبی خود را رها نکرده است.
این نشریه آمریکایی با بیان اینکه اکنون انتقاد اصلی منتقدان توافق هسته‌ای در ایران این است که غرب به تعهدات خود عمل نکرده، مدعی شد: در طول ماه‌های پس از توافق هسته ای، ایران بیشتر سانتریفیوژهای خود را متوقف و بخش مهمی از انباشته  های اورانیوم با غلظت پایین خود را نیز به خارج منتقل کرده است. ایران همچنین با نظارت ناظران آژانس موافقت کرده و اقدامات خود را به سرعت انجام داده است.
نشریه آمریکایی اما با بیان مکرر «بهانه آزمایش موشکی ایران و توانمندسازی توان دفاعی کشورمان» در ادامه می‌نویسد: یکی از مشکلاتی که اکنون توافق هسته‌ای با آن روبرو شده است، آزمایش موشک‌های بالستیک توسط ایران است، موشک‌هایی که قابلیت حمل کلاهک‌های هسته‌ای را دارند و می‌توانند به جنگ‌های مستقیم یا نیابتی در منطقه دامن زنند. ایران هم چنین از حماس و حزب الله لبنان حمایت می‌کند. در نتیجه واقعیت آن است که تغییر رویه محسوسی از ایران ندیده ایم!
این نشریه در ادامه می‌افزاید: تحریم‌های غیرهسته‌ای آمریکا علیه ایران در دو مسیر ضرر زده‌اند، نخست آن که هرگونه شرکت و یا فرد آمریکایی را از معامله با ایران منع کرده و محدودیت دسترسی به دلار یا بانک‌های آمریکایی نیز به ایران لطمه زده است. نکته دوم آن است که آمریکا حق مجازات شرکت‌های خارجی در صورت معامله آنها با شرکت‌ها و نهادهای ایرانی را برای خود محفوظ نگه داشته است.
به گزارش دانا، این نشریه معتقد است که ایران درصدد کسب امتیازات بیش تری از برجام است که در مذاکرات مطرح نشده‌اند و در این باره می‌نویسد: برخی بر این باور بودند که گشایش اقتصادی در ایران به عادی‌سازی روابط ایران با غرب و کشورهای منطقه خواهد انجامید، اما واقعیت آن است که این موضوع محقق نخواهد شد.
اکونومیست با این نتیجه گیری که اکنون این احتمال نیز در حال تقویت است که رئیس جمهور ایران، توافق هسته‌ای را در ایران بسیار بزرگ جلوه داده است، نوشت: برهم خوردن توافق هسته‌ای مطمئنا به اصلاح طلبان در ایران ضربه خواهد زد و می‌تواند خاورمیانه را نیز ناامن‌تر کند. دولت اوباما می‌تواند در این زمینه کمک کند و روند همکاری بانک‌های خارجی را با ایران بهبود بخشد. ایران نیز در نهایت باید فرهنگ سازمانی خود را تغییر دهد و قوانین حسابداری و بانکی خود را به روز کند تا اطمینان سرمایه گذاران را به سوی خود جلب کند. ایران باید نهادهای خاص نظامی را متقاعد کند که پای خود را از اقتصاد بیرون گذارند.

بی‌خبری یا سکوت مدیران بالاتر نسبت به فیش‌های نجومی برخی مدیران، خطرناک‌تر از اصل این فیش‌هاست.



عباس عبدی ضمن تحلیل در نشریه صدا با بیان اینکه دریافت‌کنندگان حقوق‌های نجومی اگر می‌توانستند آن را سری و به کلی محرمانه می‌کردند، می‌افزاید: گمان نمی‌کردیم که چنین حقوق‌هایی در نظام اداری پرداخت گردد و مسئولین ادارات برای خود پرداخت‌های آنچنانی ده‌ها و حتی صدها میلیون تومانی منظور نمایند و برای روز زن و پدر و عید فطر و سالروز تأسیس بانک و... ارقام میلیونی به خود ببخشند!!
وی ادامه می‌دهد: من خیلی فکر کردم که چرا مقامات بالاتر به وجود چنین حقوق‌هایی رضایت داده‌اند در حالی که به نظر می‌رسد خودشان از آن منتفع نمی‌شدند؟ مثل این می‌ماند که رئیس یک بانک چندین برابر وزیر مربوط دریافتی داشته باشد پس چرا باید وزیر زیر بار چنین حقوقی برای کسی برود که لزوماً هم صلاحیت منحصر به فردی ندارد. فیش حقوقی برخی از رؤسای بانک‌ها نوعی توهین به شعور فرد ایرانی محسوب می‌شود، پس چرا رؤسای آنان علیه این دریافت‌ها اقدامی نکرده‌اند؟
عبدی می‌نویسد: یک پاسخ این است که آنان اطلاع نداشته‌اند. به نظرم این عذر بدتر از گناه است. دستگاه‌های بالاتر دارای ناظر هستند ومی‌توانند یافتن پاسخ برای برخی از پرسش‌های مهم از ادارات زیر دست خود را به صورت مستمر در دستور کار قرار دهند. پس اگر اطلاع نداشته‌اند، چیزی جز تأیید ضعف و ناکارآمدی خودشان نیست. ولی یک پاسخ دیگر هم محتمل است، اینکه به علت خاصی نمی‌خواسته‌اند اطلاع داشته باشند و در نتیجه پیگیر این امور نیز نبوده‌اند. آن علت چیست؟ وقتی که رئیس یک بانک به جز انواع و اقسام استفاده‌ها از موقعیت اداری و تبادل رانت با نهادها و حتی افراد دیگر، می‌تواند سالانه یک میلیارد درآمد داشته باشد، طبیعی است که تمام کوشش خود را صرف بقا در این پست کند. بقای وی نیز امتثال اوامر بالادستی‌هاست. در واقع مسئله اصلی این نیست که چرا این افراد حقوق زیادی دریافت کرده‌اند، مسئله اصلی این است که این حقوق زیاد را برای این دریافت می‌کردند که افراد حرف‌شنویی باشند و خطرات و عوارض مالی این حرف‌شنوی برای جامعه ده‌ها برابر بیشتر از ارقام دریافتی است. بنابراین اگر پرداخت به مدیران براساس شایستگی‌ها و کارآیی آنان باشد مشکلی نیست، بلکه مسئله از آنجا آغاز می‌شود که فلسفه این پرداخت‌ها مبتنی بر امور دیگری باشد و زیان‌های دیگری بیش از دریافت حقوق وارد کند.
وال استریت ژورنال در گزارشی نوشت: مقامات آمریکایی می‌گویند که هدف بلند‌مدت درگیر کردن ایران در تجارت بین‌المللی، تسهیل تغییرات سیاسی در این کشور است

روزنامه وال استریت ژورنال به نقل از یک مقام ارشد آمریکایی گزارش داد که کاخ سفید به دنبال تسهیل مسیرهای تجارت شرکت‌ها با ایران برای تکمیل توافق هسته‌ای است تا از این راه توافق هسته‌ای را مستحکم کند و باطل یا خنثی کردن آن توسط دولت‌های بعدی آمریکا را دشوار سازد.
به گزارش فارس، وال استریت ژورنال با اشاره به راهکار باراک اوباما برای تحکیم روابط با کوبا نوشت که توافق تجاری 17/6 میلیارد دلاری بوئینگ برای فروش هواپیماهای تجاری به ایران که هفته گذشته امضا شد نشان داد که اوباما تلاش می‌کند از راهکار تحکیم روابط با کوبا در این زمینه نیز استفاده کند.
این روزنامه آمریکایی گزارش داده است که انتظار می‌رود کارگروه اقدام مالی که بر پولشویی در جهان نظارت می‌کند ایران را از لیست سیاه خود خارج کند تا بتواند راحتتر تراکنش‌های مالی خود را انجام دهد.
با این حال خبرگزاری رویترز روز پنج‌شنبه برعکس این ادعا گزارش داد که مقام‌های غربی می‌گویند انتظار می‌رود نهاد بین‌المللی موظف به نظارت بر پولشویی در سرتاسر جهان، در هفته جاری تصمیم به نگاه داشتن ایران در فهرست کشورهای خطربار از این حیث قرار دهد.
«کارگروه اقدام مالی» در سال 1989 با هدف ادعایی مبارزه با پولشویی و مبارزه با منابع مالی تروریسم و سلاح‌های کشتار جمعی تشکیل شد. 37 عضو این نهاد بین‌المللی از چند روز پیش در شهر «بوسان» کره جنوبی تشکیل جلسه داده‌اند. 
وال استریت ژورنال در ادامه گزارش خود آورده است که جان کری و دیگر مقامات آمریکایی امیدوارند که اقتصاد بادآورده منجر به تقویت جایگاه حسن روحانی به عنوان یک سیاستمدار پراگماتیست و میانه رو در ایران انقلابی شود. 
مقامات آمریکایی می‌گویند که هدف بلند‌مدت درگیر کردن ایران در تجارت بین‌المللی تسهیل تغییرات سیاسی در این کشور است چیزی که اوباما در مورد کوبا نیز آن را دنبال می‌کند.

گفت: مدعیان اصلاحات می‌گویند؛ مدیرانی که حقوق‌های نجومی دریافت کرده‌اند، اگر به بخش خصوصی می‌رفتند، چند برابر همین حقوق کلان را دریافت می‌کردند!

گفتم: «مرغی که انجیر می‌خوره نوکش کجه»! مرد حسابی این مدیران چه تخصص و هنر برجسته‌ای دارند که اگر بروند، چند برابر حقوق می‌گیرند؟!
گفت: چه عرض کنم؟ باید پرسید پس چرا چسبیده‌اند و نمی‌روند؟!
گفتم: شخص بدصدایی در یک مسجد اذان می‌گفت؛ اهل محل می‌خواستند اذان گفتن را به یک آدم خوش صدا بسپارند ولی طرف قبول نمی‌کرد و... بالاخره 15 دینار به او دادند که برود و رفت... چند سال بعد یکی از مسجدی‌ها او را دید و حال و احوالش را پرسید؛ یارو گفت: با شما خیلی ارزان حساب کردم. الان جایی هستم که حاضرند 150 دینار بدهند تا دیگر اذان نگویم ولی قبول نمی‌کنم!