گفتم گفتی گفت

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین مطالب

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لطیفه سیاسی» ثبت شده است

گفت: چه خبر؟!
گفتم: فابیوس وزیر خارجه فرانسه گفته است، اطمینان دارم که شرکت‌های فرانسوی سهم منصفانه‌ای از بازار بعد از تحریم ایران خواهند داشت!
گفت: موش توی سوراخ نمی‌رفت، جارو هم به دمش بسته بود! فرانسه با آن مواضع کینه‌توزانه‌اش علیه ایران، انتظار سهم ویژه از بازار ایران را هم دارد؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! باید مجلس و مراکز تصمیم‌گیری کشورمان برنامه و قوانینی داشته باشند که به این غارتگران اجازه ندهند، هم از «توبره» بخورند و هم از «آخور»!
گفت: یکی از تحلیل‌گران فرانسوی گفته است، دوستی دولتمردان فرانسه با مقامات آمریکایی، فرانسه را به کینه‌توزی علیه ایران کشانده است.
گفتم: از یارو پرسیدند چرا سیگاری شدی؟ گفت؛ فندک یادگاری دوستم مرا سیگاری کرد. گفتند؛ یعنی اگر دوستت یک کتاب فیزیک بهت هدیه داده بود، الان فیزیکدان برجسته‌ای بودی؟!

گفت: چه خبر؟!
گفتم: وزیرخارجه آمریکا گفته است باید اطمینان پیدا کنیم که ایران به دنبال تولید سلاح هسته‌ای نیست.
گفت: یعنی بعد از 12 سال بازرسی‌های گسترده و فراتر از پروتکل و نصب دوربین در مراکز هسته‌ای کشورمان و... هنوز هم اطمینان پیدا نکرده‌اند؟!
گفتم: مشکل آنها برنامه هسته‌ای ایران نیست، آنها از اقتدار ایران و گسترش انقلاب اسلامی وحشت دارند.
گفت: خبرگزاری آسوشیتدپرس از قول یک مفسر آمریکایی نوشته است؛ چطور انتظار داریم با وجود دشمنی‌ها و اقداماتی که علیه ایران کرده‌ایم، ایرانی‌ها به ما اعتماد کنند ولی ما بعد از آنهمه بازرسی به ایران اعتماد نکنیم.
گفتم: چه عرض کنم؟! ماجرای این اعتماد کردن‌ها شبیه ماجرای بانک‌ها شده... که مردم به بانک اعتماد می‌کنند و پولهایشان را نزد آنها امانت می‌گذارند، اما بانک‌ها حتی خودکار روی پیشخوان را هم با زنجیر می‌بندند که مبادا...!

گفت: یکی از شاهزاده‌های آل سعود فاش کرده است ملک سلمان، پادشاه سعودی که به آلزایمر شدید مبتلاست، عملاً در دربار هیچکاره است.
گفتم: پس انتظار داشتی همه کاره باشد؟! پادشاهان قبلی هم که آلزایمر نداشتند هیچکاره بودند و همه کارها دست مشاوران آمریکایی و اسرائیلی بود.
گفت: این شاهزاده سعودی می‌گوید، ملک‌سلمان هر مسئله‌ای را فقط 15دقیقه به خاطر دارد و بعد، به کلی فراموش می‌کند.
گفتم: دیگه چی؟!
گفت: بیشتر وقت او به بازی پاسور با درباریان می‌گذرد و همه درباری‌ها وظیفه دارند به او ببازند تا عصبانی نشود!
گفتم: دیگه چی؟!
گفت: هر وقت که بعد از مدتها تلاش او را برای چت آماده‌ می‌کنند، چند کلمه حرف درباره وطن عربی می‌زند و...
گفتم: به یارو گفتند با وطن جمله بساز. گفت، من هر روز به حمام می‌روم «و تن»م را می‌شویم! گفتند؛ منظورمان وطن با «ط» دسته‌دار است و یارو گفت؛ اتفاقاً من هم تنم را با تِی دسته‌دار می‌شویم!

گفت: عبدالله نوری وزیرکشور دولت اصلاحات گفته است دولت روحانی را باید به چشم یک کاتالیزور نگاه کنیم!
گفتم: یکی دیگر از همین مدعیان اصلاحات هم گفته بود، دولت روحانی رحم اجاره‌ای اصلاح‌طلبان است!
گفت: این عده از مدعیان اصلاحات که برخی از آنها در فتنه آمریکایی اسرائیلی 88 هم حضور داشته‌اند، معتقدند باید از دولت روحانی به عنوان یک واسطه برای حضور دوباره در عرصه سیاسی کشور استفاده کنیم و بعد ...
گفتم: و بعد مثل دزدی که از نردبان برای بالا رفتن از دیوار خانه مردم استفاده می‌کند، بعد از پایان کار، نردبان را بشکند.
گفت: تصور می‌کنند با این اقدامات می‌توانند ننگ حضورشان در فتنه آمریکایی اسرائیلی 88 را پاک کنند.
گفتم: چه عرض کنم؟! استاد دانشکده پزشکی از دانشجویی پرسید؛ برای بیهوشی یک بیمار چه مقدار کلروفرم لازم است؟ دانشجو که سواد درست و حسابی نداشت گفت؛ 25 سی‌سی و بعد متوجه شد که اشتباه بزرگی مرتکب شده گفت؛ ببخشید، الان می‌گویم، و استاد گفت؛ دیگر کار از کار گذشته و مریض شما مرده و هفت کفن هم پوسانده است!

گفت: این روزها بسیاری از اقتصاددانان طرفدار دولت هم از گره زدن مشکلات اقتصادی با نتیجه مذاکرات هسته‌ای به شدت انتقاد می‌کنند.
گفتم: خب حق دارند. با این بهانه‌گیری‌ها و زورگویی‌های آمریکا از همین حالا معلوم است که هیچ توافقی در کار نیست.
گفت: این اقتصاددانان می‌گویند اگر توافق هم بشود، گره‌ای از مشکلات اقتصادی باز نمی‌شود و دولتمردان باید بیماری اقتصادی کشور را با تکیه به ظرفیت‌های بر زمین مانده داخلی و برنامه‌ریزی‌های علمی و فنی، درمان کنند.
گفتم: چه عرض کنم؟! طرف می‌گفت؛ لذت‌بخش‌ترین قسمت کوهنوردی هنگامی است که از خواب بیدار می‌شوی و می‌بینی دیگه دیر شده و می‌تونی دوباره راحت بخوابی!