گفتم گفتی گفت

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین مطالب

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «طنز سیاسی» ثبت شده است

گفت: دولت توصیه کرده است که همه دستگاه‌های دولتی باید به شدت از «افراط» و «تفریط» پرهیز کنند.

گفتم: خب! این که دستورالعمل خوبی است.
گفت: توصیه شده به همان اندازه که باید نسبت به هرگونه نفوذ و سوءاستفاده از موقعیت‌ها هوشیار باشیم، باید مراقبت کنیم راه‌های استفاده کامل و مفید از فرصت‌های روابط علمی و اقتصادی بسته نشود.
گفتم: ولی تا حالا که به برکت برجام! راه‌های استفاده از روابط اقتصادی بسته شده است و درعوض راه ورود و نفوذ از طریق FATF و استارت آپ و ورود خودروهای لوکس و اشرافی و... باز است!
گفت: بیش از 300 هیئت اروپایی به ایران آمده‌اند ولی کمترین سرمایه‌گذاری نکرده‌اند اما، در عوض شرکت‌های نمادین غرب مثل «KFC» و «ورساچه» به کار مشغول شده‌اند. به نماینده رئیس‌جمهور برای سازمان ملل ویزا نمی‌دهند و می‌گویند تروریست است! اما مدیر سرویس جاسوسی فرانسه به عنوان سفیر در کشورمان پذیرفته می‌شود!
گفتم: یارو زنگ زد به یکی از آموزشگاه‌های کنکور و گفت می‌خواهم به عنوان راهنمای کنکور استخدام شوم. پرسیدند؛  رتبه کنکور خودت چند بوده است؟  جواب داد؛ ششصد و پنجاه و هفت هزار؛ طرف گفت؛ از همین حالا استخدام هستی! بیا و بگو چگونه درس خوانده‌ای که داوطلبان کنکور عکس آن را عمل کنند!

گفت: معاون پارلمانی جدید رئیس‌جمهور گفته است «فقط باید صدای دولت و رئیس‌جمهور در مجلس شنیده شود.»!

گفتم: پس وظیفه نظارتی مجلس چه می‌شود؟!
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: با این حساب دیگر چه نیازی به مجلس وجود دارد؟ و مسئله تفکیک قوا چه خواهد شد؟!
گفت: باز هم چه عرض کنم؟! ایشان گفته است؛ سوالات بی جای نمایندگان آرامش دولت را برهم می‌زند و مانع کار آنها خواهد شد!
گفتم: سوالات نمایندگان مانع کار دولت می‌شود یا مانع بیکاری آنها؟!
گفت: باز هم چه عرض کنم؟!
گفتم: خانمی در سینما، یواشکی به همسرش گفت: ببین! این بغل‌دستی تو حسابی به خواب فرو رفته و همسرش با عصبانیت گفت؛ به جهنم! حالا چرا مرا بیدار کردی؟!

گفت: قرار بود بعد از اجرای برجام، همه تحریم‌ها لغو شود، دارایی‌های مسدود شده ایران بازگردانده شود، روابط تجاری با سایر کشورهابرقرار شود، رونق اقتصادی پدید آید، رکود برطرف شود و... پس چی شد؟!

گفتم: تحریم‌ها که لغو نشده هیچ، طی یکسال گذشته چندین تحریم دیگر هم اضافه شده و همین دیروز، در سالروز تصویب برجام، مجلس نمایندگان آمریکا، 3 مصوبه ضد ایرانی دیگر هم تصویب کرده است.
گفت: روزنامه‌های زنجیره‌ای که در روز اجرایی شدن برجام با تیترهای درشت در صفحه اول از «صبح بدون تحریم»! «پیروزی بدون جنگ»! «دنیا به احترام ایران ایستاد»! و... خبر داده بودند، چرا این روزها لام تا کام درباره آن وعده‌ها چیزی نمی‌نویسند؟!
گفتم: یادشان رفته که برای برجام چه کف و سوتی راه انداخته بودند! 
گفت: یعنی حالا مذاکره‌کنندگان از خوشبینی‌های بی‌مورد خود درس گرفته‌اند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟ یارو می‌گفت هیچوقت به مشکلات لبخند نزنید، چون فکر می‌کنند از آنها خوشتان آمده و می‌روند همه فک و فامیل خود را هم می‌آورند!

گفت: در خبرها آمده که آل‌سعود برای خروج از جنگ یمن در به‌در دنبال میانجی می‌گردد.

گفتم: حیوون‌های زبون بسته فکر می‌کردند ظرف یک هفته یمن را اشغال می‌کنند و حالا که نتوانسته‌اند هیچ غلطی بکنند، به فکر خروج از جنگ افتاده‌اند!
گفت: قتل عام مردم عادی و کشتار کودکان در یمن، آل‌سعود را بدجوری در همه دنیا و مخصوصاً در جهان اسلام سکه یک پول کرده است.
گفتم: هنوز دوران اصلی سقوط و فلاکت آل‌سعود و تاوان پس دادن به خاطر جنایت‌های هولناکی که مرتکب شده، در پیش است.
گفت: وزیر خارجه سعودی به طور تلویحی از قول دربار آل‌سعود به غلط کردن افتاده!
گفتم: با «غلط کردم»! و «ببخشید»! که جنایات آل‌سعود جبران نمی‌شود... صاحبخانه دزدی را هنگام سرقت دستگیر کرد. دزد گفت؛ ببخشید! غلط کردم... خوردم! صاحبخانه گفت؛ من به خورد و خوراکت کاری ندارم. چرا اومدی دزدی کنی؟!

گفت: تازه چه خبر؟

گفتم: دولت آمریکایی مصر، حکم اعدام «محمد مرسی» رئیس‌جمهور سابق مصر را تائید کرد.
گفت: محمد مرسی که با انقلاب مردم مصر به ریاست‌جمهوری رسیده بود دولت کودتایی مصر چگونه جرأت کرده حکم اعدام برای او صادر کند؟!
گفتم: با انقلاب مردم مصر سرکار آمده بود ولی به جای اینکه انقلابی عمل کند، به آمریکا اعتماد کرد و برای شیمون ‌پرز نماینده ویژه فرستاد، و عوامل آمریکا را به حاکمیت راه داد و... نهایتا با کودتای آمریکایی برکنار شده و به زندان افتاد.
گفت: به این می‌گویند، «آخر و عاقبت اعتماد به آمریکا»!
گفتم: گرگی با یک شتر طرح دوستی ریخته بود، یک روز که شتر از خانه بیرون رفته بود، آقاگرگه بچه‌های شتر را خورد و هنگامی که شتر به خانه بازگشت با گریه به او گفت؛ متاسفانه امروز دو تا از بچه‌ها را یک حیوان درنده، خورده است! شتر با نگرانی گفت؛ بچه‌های من یا بچه‌های تو را؟ و گرگ گفت؛ من و تو نداریم!  دو تا از همان پا پهن‌ها را دریده است!

گفت: وزیر اقتصاد گفته است حقوق‌های چند ده میلیونی مدیران، میراث دولت قبل است!

گفتم: یعنی طی 3 سال گذشته که دولت یازدهم سرکار آمده است، همه ماهه حقوق 80 میلیونی برخی از مدیران این دولت را دولت قبلی پرداخت کرده است؟!
گفت: ظاهرا آن‌قدر برای ماست مالی کردن حقوق میلیونی مدیران عجله داشته‌اند که فراموش کرده‌اند این مدیران 3 سال است که دارند در دولت یازدهم حقوق 80 میلیون تومانی دریافت می‌کنند.
گفتم: اگر پرداخت حقوق 80 میلیونی بد است - که بد است - چرا دولت یازدهم جلوی آن را نگرفته و اگر خوب است - که خوب نیست - چرا بهانه می‌آورند و آن را به گردن دولت قبلی می‌اندازند؟!
گفت: چه عرض کنم؟! چی شده که همین دولت، ساخت مسکن مهر را که کار دولت قبلی و به نفع مردم بود متوقف کرده ولی پرداخت حقوق 80 میلیونی را که فقط به نفع مدیران خود این دولت است ادامه داده است؟!  یعنی همه این مسائل را فراموش کرده‌اند؟!
گفتم: تا حالا فکر می‌کردیم که قطار دچار سخت‌ترین نوع آلزایمر است چون پشت سر هم می‌گوید «هُو‌هو» و بلافاصله خودش می‌پرسد «چی؟چی؟»!

گفت: این خانم فائزه هاشمی غیر از اینکه دختر آقای هاشمی‌رفسنجانی است، چه ویژگی و ارزش دیگری دارد؟

گفتم: هیچ!
گفت: پس چرا حزب کارگزاران این خانم هیچ و پوچ را عضو مرکزیت خود کرده است؟!
گفتم: چون دختر آقای هاشمی است.
گفت: آقای هاشمی که بهائیت را یک حزب صهیونیستی و بهائی‌ها را پادوی اسرائیل می‌داند، پس چرا فائزه هاشمی از آنها دفاع می‌کند!
گفتم: می‌خواهد هر طور شده مورد توجه قرار بگیرد! یارو از بیکاری حوصله‌اش سر رفته بود، محکم زد پس کله خودش و بعد با خودش گفت؛ مثل اینکه بالاخره یکی پیدا شده که یادی از ما بکنه، برم ببینم کیه در می‌زنه!

گفت: یکی از نمایندگان مجلس ششم گفته است هر طور شده باید در انتخابات آینده مجلس، تندروها را ریشه‌کن کنیم!

گفتم: منظورش از تندروها چه کسانی هستند؟
گفت: اگر سابقه او را بدانی متوجه می‌شوی که منظورش از تندروها کسانی هستند که پای استقلال و تمامیت ارضی کشور ایستاده‌اند و مخصوصا آنهایی که معتقدند رژیم کودک‌کش اسرائیل باید از صفحه روزگار حذف شود.
گفتم: خب! زودتر می‌گفتی. حالا فهمیدم این نماینده مجلس ششم کیست؟ همان که در اوج عملیات روانی آمریکا و اسرائیل و انگلیس علیه برنامه هسته‌ای ایران پشت تریبون مجلس رفت و از زبان اسرائیل گفت؛ 19 سال است درباره برنامه هسته‌ای خود به دنیا دروغ گفته‌ایم!
گفت: و آقای کروبی که رئیس مجلس بود به او نهیب زد که چرا از زبان اسرائیل حرف می‌زنی؟! و حالا احتمالا باز هم از آن طرف آب صدایی شنیده است. 
گفتم: بیخود نبود که نتانیاهو فتنه‌گران را بزرگترین سرمایه اسرائیل در داخل ایران می‌دانست.
گفت: حالا چه اصراری دارد از این چرندیات بگوید؟
گفتم: برای اینکه مثلا مطرح شود!! ... یارو به دکتر گفت؛ آقای دکتر نمی‌دانم چرا هیچکس به من محل نمی‌گذارد؟! دکتر گفت؛ نفر بعدی!

گفت: میکروفون باز لاوروف، وزیرخارجه روسیه کار دستش داد و به خبر مهم و فوری رسانه‌های جهان تبدیل شد.
گفتم: چطور مگر؟!
گفت: لاوروف در کنفرانس خبری مشترک با عادل‌الجبیر، وزیرخارجه آل‌سعود، در حالی که تصور می‌کرد میکروفون بسته است، به زبان روسی او را یک «احمق ملعون» نامید و این ماجرا بلافاصله در سراسر دنیا منتشر شد.
گفتم: خب! لاوروف چه پاسخی داده است؟
گفت: ماست‌مالی کرده و گفته است رسانه‌ها سخن او را وارونه ترجمه کرده‌اند!
گفتم: یعنی به وزیرخارجه آل‌سعود گفته است «ملعون احمق» و رسانه‌ها آن را وارونه کرده و «احمق‌ملعون»! ترجمه کرده‌اند؟!

گفت: سایت خبری آنلاین، متعلق به دو مدیر دولتی، با مشاهده تیتر دیروز کیهان، «ارشمیدس‌وار» بیرون پریده و فریاد «یافتم! یافتم» سر داده‌اند!
گفتم: حالا چه کشفی کرده‌اند؟
گفت: با ذوق‌زدگی نوشته بودند که بعله! بیا و ببین که کیهان در تیتر اول خود بیانات رهبر انقلاب را تحریف کرده است! چون آقا فرموده بودند مبارزه با استکبار تعطیلی ندارد ولی کیهان به جای «استکبار» نوشته است «آمریکا»!
گفتم: در همان بیانات ایشان تاکید شده بود که آمریکا مصداق اتمّ (کامل) استکبار است. حالا چرا این دو مدیر دولتی از هر حرف و سخنی که علیه آمریکا باشد اینطور عصبانی می‌شوند و جیلیز و ویلیز می‌کنند؟!
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: یارو الاغش مرده بود، یک عده رفتند به او تسلیت گفتند! و اینکه، هر چی خاک آن مرحوم است، عمر شما باشد و... دیدند یارو خیلی توی فکر فرو رفته! پرسیدند چی شده؟ گفت؛ از شما چه پنهان که من تا حالا نمی‌دانستم الاغ بنده، این همه هوادار داشته است؟!

گفت: چه خبر؟!
گفتم: وزیرخارجه آمریکا گفته است باید اطمینان پیدا کنیم که ایران به دنبال تولید سلاح هسته‌ای نیست.
گفت: یعنی بعد از 12 سال بازرسی‌های گسترده و فراتر از پروتکل و نصب دوربین در مراکز هسته‌ای کشورمان و... هنوز هم اطمینان پیدا نکرده‌اند؟!
گفتم: مشکل آنها برنامه هسته‌ای ایران نیست، آنها از اقتدار ایران و گسترش انقلاب اسلامی وحشت دارند.
گفت: خبرگزاری آسوشیتدپرس از قول یک مفسر آمریکایی نوشته است؛ چطور انتظار داریم با وجود دشمنی‌ها و اقداماتی که علیه ایران کرده‌ایم، ایرانی‌ها به ما اعتماد کنند ولی ما بعد از آنهمه بازرسی به ایران اعتماد نکنیم.
گفتم: چه عرض کنم؟! ماجرای این اعتماد کردن‌ها شبیه ماجرای بانک‌ها شده... که مردم به بانک اعتماد می‌کنند و پولهایشان را نزد آنها امانت می‌گذارند، اما بانک‌ها حتی خودکار روی پیشخوان را هم با زنجیر می‌بندند که مبادا...!